لطفا منتظر بمانید ...

ضرورت آموزش و فرهنگ سازی HES

ضرورت آموزش و فرهنگ سازی HES
1393/08/03 

مقوله HSE در ایران بحثی نوبنیاد است. به همین دلیل ساختار هویت بخشی به آن و همچنین اجرای قوانین HSE ، همچون اجرایی کردن دیگر قوانین مستلزم فراهم نمودن ابزار، منابع و زیر ساخت های مناسب است.

فراهم آوردن امکانات، نیازمند بکار گیری منابع مالی، علمی و انسانی می باشد. بنابراین مدیریت استفاده از این منابع و امکانات به منظور کاهش هزینه ها امری ضروری به حساب می آید.

معادن سنگ نمای ایران از ذخایری با حجم بالا و کیفیت مناسب برخوردارند. همچنین سطح بالای تولید و مصرف سنگ ساختمانی، رشد بالای تکنولوژی را به همراه داشته است. بررسی صورت گرفته حکایت از افزایش خطرات در این معادن دارد. در این مقاله ابتدا دلایل استفاده از سیستم مدیریت HSE بررسی شده است. سپس شرایط معادن سنگ ساختمانی کشور مورد مطالعه واقع شده است. مطالعه صورت گرفته حاکی از نیاز این معادن به سیستم مدیریتی منحصر به فردی است که منجر به کاهش خطرات و نتایج زیان بار آنها شود. سیستمی که ضمن افزایش ایمنی، رفاه و سلامتی پرسنل را در بر داشته، همچنین باعث کاهش آسیب های زیست محیطی گردد. بدین منظور سیستم مدیریت HSE پیشنهاد و الگوریتم اجرای آن در معادن سنگ ساختمانی تشریح شده است.

 

واژه های کلیدی: مدیریت HSE ، تحلیل ریسک ایمنی، سنگ تزئینی

مقدمه

گسترش تکنولوژی گرچه باعث افزایش رفاه بشریت شده، اما به موازات پیشرفت خود خطرات جدیدی را نیز پیش روی بشر قرار داده است. گذشت زمان فرسودگی دستگاه ها و ماشین آلات را در پی خواهد داشت. بنابراین برای بالا بردن سطح ایمنی محیط کار، کاهش آلاینده های زیست محیطی و همچنین حفظ سطح کیفی مطلوب محصولات، برنامه نگهداری از منابع انسانی، دستگاه ها و ماشین آلات در اولویت واحد های مهندسی قرار می گیرد. در این راستا پیگیری برنامه های HSE و عملی کردن آنها اهمیت شایان توجهی می یابد.

فعالیت های استخراجی معادن سنگ نما و فرآوری آن در کارخانه های سنگبری تابع قوانین و مقرراتی ویژه ای در رابطه با ایمنی، بهداشت و محیط زیست است. نظام مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست کلیه فعالیت های سه بخش بهداشت، ایمنی و محیط زیست را به طور همزمان و تحت یک مدیریت واحد دنبال می کند.

رشد روزافزون مصرف و نیاز کشور به درآمد های مستقل از نفت، ضرورت توسعه فعالیت های اقتصادی دیگر را گوشزد می نماید. یکی از این فعالیت ها با توجه به ذخایر فراوان و با کیفیت و نیز بازار مصرف داخلی و جهانی مناسب، سنگ های نما و تزئینی می باشد. لذا می توان بر میزان استخراج سنگهای ساختمانی افزود که البته باید این استخراج به گونه ای صورت پذیرد که کمترین لطمه و خسارت ممکن به سنگ وارد شده، تولید با حداقل هزینه و بیشترین بازده همراه باشد.

ارزیابی و مدیریت ریسک، از مهمترین ارکان سیستم های مدیریت HSE می باشد که با روش ها و تکنیک های مختلفی قابل انجام است.

« شناسایی عوامل بالقوه آسیب رسان » مرتبط با هر یک از ریسک های موجود در محیط، از مهمترین بخش های HSE به شمار می رود [1] که حتی می تواند به عنوان مبنای آغاز و بررسی تاثیرات بر سه بخش بهداشت، ایمنی و محیط زیست به شمار رود. در این شرایط و با محور قرار دادن انسان به عنوان کلید پیشرفت و تعالی سازمان، امکان برقراری یک سیستم کامل میسر می گردد.

روش تحلیل ریسک و ارزیابی ایمنی

ریسک به عنوان بزرگی یا اندازه خطر یا حادثه تعریف می شود. اگر بتوانیم ریسک را کم کنیم، در آن صورت خواهیم توانست خطر را ارزیابی کرده، خطر های موجود را بر حسب اهمیت و اندازه آنها درجه بندی کنیم.

بدین ترتیب ضمن تشخیص خطرات کوچک، آنها را پذیرفته و در نهایت ریسک های مختلف را بر حسب اندازه درجه بندی می کنیم. برای محاسبه میزان ریسک یک حادثه، ارزیابی شانس یا احتمال بروز آن و نیز نتایج ناشی از وقوع آن حادثه، ضروری می باشد. بنابراین ترکیب احتمال و نتیجه حادثه، نشان دهنده میزان ریسک خواهد بود. برای بدست آوردن نتایج یک حادثه، شخص مسئول ابتدا باید بتواند بروز آن حادثه را تصور کند، سپس صدمات یا نتایج ناشی از بروز آن را تخمین بزند.

هر چند برای ارزیابی میزان ریسک، محاسبه احتمالات با روش های آماری ضروری است، ولی در اکثر موارد قادر به محاسبه احتمال آماری نیستیم، چرا که تعداد بیش از حدی متغیر وجود دارد. در اکثر کاربرد های معدنی، آنچه که اهمیت دارد، وضعیت احتمال نسبی است. زیرا در بیشتر موارد، مقایسه ریسک های مختلف مورد سوال است، نه محاسبه کمی تک تک آنها. از آنجایی که حذف کامل ریسک در فعالیت های معدنی ممکن نیست، لذا باید به کنترل آن اکتفا نمود. این کار با تشخیص پر خطر ترین کار ها و کاستن از میزان ریسک آنها تا حد قابل قبول، انجام می شود. بدین ترتیب، پیشرفت های تدریجی در ایمنی معدن امکان پذیر خواهد بود.

فواید استفاده از مدیریت HSE بر مبنای ریسک

فواید استفاده از سیستم مدیریت HSE را می توان به شرح زیر بیان نمود:

-     امکانات در محل هایی که از ریسک بیشتری برخوردارند متمرکز شده، بنابراین از هدر رفتن سرمایه برای مناطقی که دارای ریسک پایینی هستند جلوگیری می شود.

-          اطمینان کافی از کاهش تا حد امکان ریسک حاصل شده، در نتیجه میزان حوادث سالیانه و شدت آنها کاهش می یابد.

-          بهینه سازی زمان های بازرسی به نحوی که زمان های بازرسی بر دستگاه هایی که از ریسک بالاتری برخوردارند تمرکز می یابد.

-          استفاده بهینه از امکانات موجود که منجر به کاهش هزینه های سیستم مدیریت HSE می شود.

-          امکان پیشنهاد و انتخاب بهترین راه های مقابله با حوادث با توجه به میزان ریسک آنها میسر می گردد.

نظام مدیریت HSE

یک نظام مدیریت HSE در محیط های منحنی زمانی می تواند به طور موثری به اجرا گذاشته شود و به اهداف خود نائل گردد. به کارگیری این نظام سبب جلوگیری از حوادث، کاهش خسارات مالی و صدمات جانی، نگهداری از منابع، حفظ و نگهداری محیط زیست و افزایش راندمان کار شده و می تواند چرخه نظام مدیریت HSE را به طور دقیق پیاده نماید.

شرکت های بین المللی تجارت و پیشینه خود را در زمینه مدیریت HSE بررسی نموده و به نتایج شگفتی در این زمینه دست یافته اند. این شرکت ها با بررسی طرز تفکر و باور حاکم بر نظام مدیریتی HSE در زمان های مختلف، علل کنترل یا عدم کنترل موثر مخاطرات را در صنعت خود ریشه یابی نموده اند. آنها به این نتایج رسیده اند که:

1-    حتی اگر در سازمان ها عناصر چرخه مدیریت مستقر شده باشد، ولی تغییری در فرهنگ حاکم بر سازمان ایجاد نشود، موضوع به منزله عدم استقرار بهینه نظام مدیریت HSE خواهد بود.

2-       رشد فرهنگی از طریق طی نمودن پنج سطح زیر میسر خواهد شد:

2-1-  آسیب شناختی (Pathological ) و تفکر حاکم بر این سیستم بیمارگونه است. به عنوان مثال در هر حادثه ای سیستم تمایل دارد که فرد را مقصر قلمداد نماید.

2-2-  واکنشی (Reactive ) و تفکر حاکم که ابتدا حادثه اتفاق می افتد و سپس بررسی علل وقوع آن آغاز می شود. در این حالت هنوز هم سیستم تمایل دارد که فرد را به عنوان مقصر معرفی کند.

2-3-  مبنی بر محاسبه (Calculative ) و تفکر حاکم که در جریان وقوع حادثه، هنوز فرد مقصر قلمداد می شود. اما به مخاطرات ناشی از تاسیسات توجه شده و سیستم هایی برای مدیریت خطرات ایجاد شده است.

2-4-  بازداری پیش گستر (Proactive inhibition ) و تفکر حاکم که در این سیستم قبل از وقوع حادثه چاره اندیشی می شود. پیشگیری از وقوع حوادث در اولویت برنامه ها قرار گرفته و مدیران مسئولیت کنترل و یا وقوع حوادث احتمالی را بر عهده دارند.

2-5-  تولید کننده (Generative ) و تفکر حاکم که در این سیستم تفکر خلاق حاکم است. تک تک افراد در همه سطوح و در هر واحد، خود را مسئول دانسته، تمامی تصمیمات و برنامه ها با توجه به تمهیدات پیشگیرانه اخذ یا طرح ریزی می شوند.

در بررسی سیستمی مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست، در نظر گرفتن تفکر کل به عنوان یک مجموعه یکپارچه مطرح است. بدین ترتیب که هر یک از اجزای سیستم تنها در ارتباط با اجزای دیگر و بر حسب رابطه با آنها معنا می یابد.

اهداف و سیاست ها

سیاست های مدیریت HSE مبتنی بر حذف، کاهش و یا انتقال حوادث بالقوه بوده و اصلی ترین هدف آن به صفر رساندن تبعات انسانی و زیست محیطی می باشد[3]. این سیاست ها در حقیقت تشکیل دهنده مبانی ای هستند که بر پایه آنها جزئیات بعدی شامل استراتژی ها، ساختار سازمانی، معیار های عملکرد، روش ها و فرآیند های مدیریتی مشخص می شوند. کاهش، حذف یا انتقال خطرات بالقوه به طور ضمنی نیازمند مشخص بودن معیار های عملکرد می باشد.

نتیجه گیری

برای پیشبرد مدیریت HSE تطبیق و انتخاب بهترین روش ممکن با توجه به خصوصیات صنعت و معدن کشور، مساله ای نیست که بتوان به راحتی از آن چشم پوشید. از این رو با توجه به فرهنگ کار، ساختار اداری، منابع، قوانین و نقاط قوت و ضعف روش های موجود، سیستم مدیریت HSE بر مبنای ریسک، به عنوان بهترین روش پیشنهاد می شود. مدیریت HSE بر مبنای ریسک، روشی برای اولویت بندی برنامه های HSE و تمرکز امکانات بر روی خطرات بالقوه ای است که دارای بالاترین میزان ریسک هستند. کاهش ریسک، بهبود سطح ایمنی، کاهش هزینه های اجرایی کردن قوانین HSE ، استفاده بهینه از امکانات موجود، ایجاد نگرش جدید و فضای ارتباطی باز بین مدیران و کارگران، کاهش توقف های برنامه ریزی نشده، افزایش انگیزه کارگران برای کسب بازدهی بیشتر، افزایش کیفیت محصول و بالا رفتن سود خالص از جمله مزایای مستقیم و غیر مستقیم این سیستم مدیریتی محسوب می شوند. توجه به میزان تلفات و خسارات، از جمله مهمترین راهکارهای عملی گسترش فرهنگ استفاده از مدیریت HSE می باشد. لزوم آموزش متخصصین HSE از طریق دانشگاه ها به منظور به روز نمودن این بخش در معادن و همچنین تغییر نگرش های سنتی و غیر علمی به واحد های ایمنی و محیط زیست از جمله اقدامات زیربنایی محسوب می شوند. چرا که تخصصی و علمی کردن این بخش، تاثیر مستقیمی بر روی برآورد ریسک، برنامه ریزی و اجرا و دیگر بخش های HSE خواهد داشت.

بالا بردن حساسیت مدیران نسبت به ایجاد ساختار مناسب HSE و افزایش حس مسئولیت پذیری در آنان نسبت به سلامت کارگران با استفاده از ابزار هایی چون آموزش مستمر مدیران و به کار گیری افراد دارای صلاحیت در عرصه مدیریت، به منظور ایجاد یک دید بلند مدت نسبت به تولید و خدمات از جمله اصلی ترین عوامل ترویج فرهنگ مدیریت HSE به حساب می آید.

 

منابع

[1] علوی، فرشید، ایزو 14001 ویرایش 2004، وزارت صنایع و معادن، تابستان 1384.

[2] Peterson R., Risk Based Inspection as Part of an Overall Inspection Management Program, Edmonton, Canada.

[3]http://www.HSE.gov.uk

نویسندگان مقاله: مهدی امیرافشاری، نوید حسینی، میثم مختاری