لطفا منتظر بمانید ...

سود بانکها چگونه محاسبه میشود ؟ (سود وامها)

اطلاعات معدنی و زمین شناسی
1396/04/31 

زمین شناسی

اطلاعات معدنی و زمین شناسی

   1- کلیات                                  
   1-1- تاریخچه                                                                            
   به فلز سرب در زبان انگلیسی لید، در عربی رصاص و رصاص اسود و در اوستا سروویا و سروه و در زبان پهلوی سرب گفته میشود. سرب در شمار قدیمیترین فلزهایی است که انسان آن را بکار میبرده است. سرب در شمار قدیمیترین فلزهایی است که انسان آن را بکار میبرده است.
   اکثر فعالیتهای قدیمی در معادن سرب یا سرب و روی ایران برای استخراج سرب بوده است. از کارهای استخراجی قدیمی آثار بسیاری به صورت تونل و چاه و ابزار قدیمی و سربارهها بجا مانده است. وجود ابزار سنگی، قدمت این فن را در این معادن مشخص میسازد و تقریباً در تمامی کانسارها و معادن سرب یا سرب و روی فعلی ایران، آثار شدادی ملاحظه میشود. کارهای استخراج قدیمی اغلب به صورت حفرههایی است که مواد فلزی آنها استخراج شده و بهرهبرداری با شمع شدن رگه، رسیدن به سطح ایستابی و یا افزایش عمق متوقف شده است. به ندرت عمق حفاریهای قدیمی به 90 متر میرسد. تهویه در این معادن به صورت طبیعی انجام میشده و باربری در داخل معادن با دوشکشی، در چاهها با سبد و سیمان و درخارج معدن به وسیله چهارپایان صورت میپذیرفته است. کانهآرائی به وسیله سنگجوری دستی و استفاده از دلو و لاوک انجام میشده است.
   سرب در ایران از اواخر هزاره سوم شناخته شده و چون ذوب کربناتهای سرب آسان بوده، بهرهبرداری از معادن کربناته سرب صورت گرفته است، به گونهای که در معادنی که سولفور و کربنات، توأماً وجود داشتهاند تنها از سنگهای کربناتی بهرهبرداری میشده است. در دوره پیش از اسلام از سرب به عنوان ملات در کارهای ساختمانی، سدسازی و پلسازی استفاده میشده و افزون براین برخی از ظروف در آن زمان از سرب ساخته میشده است. کریشمن، شرقشناس معروف مینویسد : در ایران دوره سلوکیان، استخراج آهن، سرب و مس زیرنظر صاحبمنصبان شاهی فزونی گرفت، و صادر هم میشده است. سرب موارد استعمال زیادی در علم کیمیاگری داشته است، به طوریکه کیمیاگران برای آن 37 نام نهادهاند. از ترکیبات سرب برای ساخت رنگهای نقاشی و مواد داروئی استفاده میشده است. در دوره بعد از اسلام بهرهبرداری از معادن سرب بیشتر به منظور به دست آوردن نقره بوده و دراغلب کتب، کانسار سرب را معادل کانسار نقره در نظر گرفتهاند.
   در کشور ما تاکنون حدود 600 کانسار و نشانه معدنی سرب شناخته شده است که بعضی از این کانسارها در شمار بزرگترین کانسارهای سرب جهان هستند، به عنوان مثال کانسار سرب و روی انگوران از نظر عیار نخستین و از نظر ذخیره سومین کانسار سرب و روی جهان است. کانسارهای مهدیآباد، کوشک و ایران کوه نیز از کانسارهای بزرگ این ماده معدنی در جهان محسوب میشوند.
   روی در اغلب کارهای هنری برنزی مربوط به 5000 سال پیش یافت شده و برای مدت 2000 سال به عنوان یکی از اجزاء آلیاژ برنج در اروپا و آسیا مصرف میشده است. چند اثر هنری که سن کانهها به 5000 سال پیش از میلاد مسیح بر میگردد، در اروپا یافت شده است. حدود 200 سال پیش از میلاد مسیح، رومیها که تبحر چشمگیری در ساختن آلیاژهای روی داشتند، از این فلز و آلیاژهای آن سکه میزدند.
  
  
   1-2- کانی های سرب و روی
   درطبیعت دو عنصر سرب و روی، اغلب با هم همراهند. نزدیک به 70 درصد سرب معدنی از کانههای مخلوط سرب و روی که به طور معمول مقادیر روی آنها بیشتر از سرب است، تولید میشود. نزدیک به 20 درصد از تولید سرب مربوط به کانههای مخلوطی است که مقدار سرب در آنها از روی بیشتر است و 10 درصد بقیه تولید سرب در رابطه با کانیهای مسدار است.
   oسرب
   تاکنون 130 نوع کانه سرب شناخته شده است که در میان آنها سولفور سرب (گالن PbS) مهمترین و اقتصادیترین است و 90 درصد از تولید فلز سرب از این کانه است. دیگر کانه با اهمیت سرب سروزیت یا کربنات سرب (PbCO3) است.
   سرب در طبیعت به صورت سولفید، سولفات، کربنات و نمک های سرب یافت می شود. تاکنون 130 نوع کانه سرب شناخته شده است که در میان آنها سولفور سرب(گالن PbS) مهمترین و اقتصادیترین نوع آنهاست و 90 درصد از تولید فلز سرب از این کانی است.
   oروی
   روی تاکنون نزدیک به 60 نوع کانی روی شناخته شده است روی عنصری بطور طبیعی وجود ندارد. روی در طبیعت به صورت سولفید، اکسید، کربنات و سیلیکات یافت می شود. از این شمار سولفور روی با نام اسفالریت یا بلند (ZnS) شناخته شده، مهمترین کانی است. از دیگر کانیهای با اهمیت روی میتوان به اسمیت زونیت ZnCO3، همی مورفیت Zn4Si2O7(OH) و زنسیت (ZnO) اشاره کرد.

   2- زمین شناسی سرب و روی
   کانیهای سرب و روی غالباً بصورت پاراژنز در کانسار دیده میشوند. کانسارهای اصلی این دو فلز از نوع گرمابی بصورت اپی ترمال، مزوترمال و تلهترمال هستند. قسمت اعظم تودههای سرب در حوزه حرارتی متوسط تا ضعیف تشکیل میشوند، بدین جهت در عموم کانسارهای سرب مقدار روی با افزایش عمق افزایش مییابد. تقسیمبندی کانسارها میتواند بر پایههای مختلف صورت گیرد اما تقسیمبندی مورد قبول زمین شناسان میباشد که براساس منشاء ژنز کانسارها صورت گیرد. بر این اساس کانسارهای سرب و روی به گروههای زیر تقسیمبندی میشود:
   کانسارهای اسکارن، کانسارهای ماسیو ـ سولفاید، کانسارهای هیدروترمال، کانسارهای تیپ دره میسیسیپی و کانسارهای سرب و روی استراتیباند ـ استراتیفرم رسوبی.
   سرب از نظر فراوانی در پوسته زمین پایینتر از مس و روی و در رده سی و چهارمین عنصر پوسته جای دارد. مقدار آن در سنگهای آذرین از 5 تا 20 ppm است. بیشتر ذخایر سرب از نوع سولفور سرب یا گالن است که به طور معمول با اسفالریت، پیریت، کالکوپیریت و دیگر سولفوروها و سولفاتها همراه است. ممکن است بخشی از ذخیره سولفور سرب یا گالن که در نزدیکی سطح زمین قرار دارد در اثر هوازدگی به سروزیت، آنگلزیت و دیگر کانیهای سرب تبدیل شود، ولی به طور کلی گالن عموماً در مقابل هوازدگی تا اندازهای مقاوم است. زیرا قسمت اکسیده سطحی بقیه آن را محافظت میکند و در رخنمونها به صورت غیرهوازده نیز دیده میشود.
   انواع انباشتههایی که در آن سرب جزء اصلی است عبارتند از:انباشتههای استراتاباند، انباشتههای آتش نشانی- رسوبی، انباشتههای حاصل از عمل جانشینی، رگهای و انباشتههای تشکیل شده در همبریهای دگرگونی میباشند. متداولترین سنگ میزبان سرب، برای انباشت آن تیپ چینهکران، آهک و یا دولومیت است. عناصر رسوبی- ساختاری مثل ریفها، تغییرات رخسارهای، زونهای درزهدار یا برشهای فرو ریزش به همراه کارستهای قدیمی مکانهایی شایسته برای تمرکز ماده معدنی سرب شناخته شدهاند. نمونه نهایی از نوع انباشته چینه کران در نواحی جنوب خاوری اکلاهما- کانزاس، دره بالایی میسیسیپی، منطقه متالین فالز در ایالت واشنگتن و نواحی پاین پوینت در کانادا همچنین در اروپا، به ویژه در آلپ شرقی، ایرلند و غیره وجود دارند.
   انباشته آتشفشانی- رسوبی دربردارنده مواد معدنی از نوع سولفورهای تودههای مسیو سولفید هستند که به طور معمول به صورت بین لایهای در سنگهای ولکانیک و رسوبی جای دارند. بیشتر این انباشتهها در کمربندهای فعال و چین خورده قدیمی که به شدت دگرگون شدهاند، یافت میشوند. اندازه این انباشتهها از عدسیهای کوچک تا تودههای بسیار بزرگ متغیر است. تودههای بزرگتر که معادن بزرگ دنیا را شامل میشود، کانسنگ آنها، به طور معمول، ترکیبی ریزدانه از پیریت یا پیروتیت، اسفالریت، گالن و کالکوپیریت همراه با مقادیر کمتری کانیهای غیرفلزی و کربناتی است. از انباشته سولفورهای تودهای میتوان به نمونههایی در برانزویک، باتورست، کیدکریک در اونتاریو، سولیوان در کیمبرلی (همگی در کانادا هستند) اشاره کرد.
   ذخایری از نوع آتشفشانزایی چینهکران در آلاسکا، مثل ردلاگ و گرینزگریک وجود دارد که کنترل و تمرکز ماده معدنی در آنها به درجه دگرگونی مربوط به چینخوردگی و روراندگی وابسته است. انباشتههای سرب و روی که به طور جانشینی پدید میآید،به طور معمول در پیکر انباشتههای نامنظم گرمابی در سنگهای کربناتی یافت میشوند. ولی برخی از این انباشتهها در سنگهای کوارتزیتی و دگرگونی نیز جای میگیرند. مشکل و گسترش این نوع انباشتهها توسط عوامل چینهشناسی و ساختاری که عمل جانشینی محلولهای کانهدار در آنها انجام میگیرد کنترل میشود. این انباشتهها عبارتند از تودههای معدنی به شکل تخت یا استوانه افقی به نام مانتوس، ساختارهای لولهای شکل که طبقات را قطع میکنند و انباشتههای لایهای که در پیکر انباشتههای نامنظم منشعب شده با رگهها همراهند.
   نمونههایی بارز از این نوع انباشتهها در منطقه تین تیک در ایالت یوتا، منطقه لورکا در ایالت نوادا و در بخشهایی از ایگل ماین در گیلمن دیده میشوند. شکل رگهای شناخته شدهترین نوع انباشتههای سرب است. این انباشتهها بسیار واضح و مشخص، و بیشترشان پرعیار هستند و به همین دلیل نخستین انباشتگیهایی بودند که توسط معدنکاران قدیمی شناخته و بهره برداری شدهاند. این انباشتهها در برگیرنده آمیزهای نامنظم از گانگ، کانیها و تمرکز موضعی کانهها است که بیشترشان شکل کشیدهای دارند.

   ول آنها در جهت افقی یک تا ده متر و تا اعماق چند صد متر دنبال دارند. انباشتههای سرب موجود در همبریهای دگرگونی در نزدیکی تودههای نفوذی آذرینی یافت میشوند که یا محلولها و گازهای کانهساز را تولید کردهاند و یا باعث دگرسانی و تحرک دوباره جایگزینی تازه ماده معدنی موجود شدهاند. اندازه این انباشتهها از رگههای کوچک تا رگههای چند صد فوتی متغیر است.
  
   3- کانسارها و معادن فعال عمده سرب
   برطبق نتایج آمارگیری مرکز آمار ایران تعداد معادن فعال سرب و روی ایران در سال 1380 برابر با 11 معدن میباشد. بنابر نظر شرکت ملی سرب و روی ایران(1367) شمار معادن(و کانسارها) شناسایی شده 160 عدد،ذخایر ثابت شده سنگ معدن سرب 62 میلیون تن (6/2 میلیون تن فلز سرب همراه) و جمع ذخایر قطعی و احتمالی 110 میلیون تن(2/4 میلیون تن فلز سرب همراه) بصورت اکسیده و سولفوره برآورد شده است.
   بر پایه آخرین اطلاعات بدست آمده از معادن و کانسارهایی که کارهای اکتشافی آنها انجام شده، آمار ذخایر سرب و روی بشرح زیر است:
   ذخیره قطعی سرب و روی برای 67 معدن، 46013505 تن با عیار متوسط سرب 5/6 درصد و روی 7/17 درصد و ذخیره احتمالی سرب و روی برای 41 معدن 18492250 تن.
  
  
   کانسارهای سرب و روی در چندین محور یافت می شوند :
   - کانسارهای سرب و روی در محور ملایر- اصفهان :
   این محور شامل کانسار سرب و روی آهنگران،دره نقره-باباشیخ، کلیشه و هفت سواران،عمارت،ویشان – تکیه،رباط و کوه کلنگه،معدن سرب و روی جنوب اراک(موچان، لکان)،آثارمعدنی سرب و روی جنوب خاوری،خاورشازند می باشد.
  
   - کانسارها و نشانههای معدنی محور ملایر- اراک(کوه قصر قجر- کوه کوله قاضی):
   این محور شامل انباشتهها و نشانههای سرب و روی- ناحیه الیگودرز،کانسارهای منطقه زفره- بلمچه(جنوب باختری اردستان- شمال خاوری اصفهان)،کانسار راونج (سرب و نقره)،کانسار سرب صالح پیغمبر، کانسارها و نشانههای جنوب قم و ناحیه تفرش آشتیان،کانسار فسخود،کانسارهای ناحیه پهنه میمه- قهرود- طرق، کانسارهای ناحیه سربند- خمین- گلپایگان، منطقه کیشان-ابوند،خانه سرمه،انجیره و معادن ایرانکوه می باشد.
  
   - سرب و روی در ایران مرکزی :
   این محور شامل کانسارهای چک چکو، احمدآباد، بهرام تاج، آب حیدر، گیجر کوه، ریگ کلاغی، سنجدو(ده عسگر)، فرک، زریگان(زیره خمان)، تاجکوه، کوه قلعه، چاه میر، مزرعه نو(زاوه)، شمال باختر- شمال خاور اردکان، انارک، شمال اردستان، کرمان، منطقه سه چاه روتشون، معادن سرب و روی دره زنجیر- تفت یزد، میدوک، علیآباد و دشت بافت، کوشک، معادن (متروکه) سرب و روی گور راور، ده اصغر، نشانه های سرب و روی در محدوده منطقه بافق و جندق و خور می باشد.
   - کانسارهای سرب و روی در زون البرز :
   این محور شامل کانسارهای سرب و روی ناحیه باختر و شمال باختر دامغان(البرز مرکزی)، نواحی اطراف شاهرود(استان سمنان)، ناحیه شهمیرزاد- افتر(شمال سمنان)، مازندران، گیلان، ناحیه طارم و زنجان می باشد.
  
   - کانسارهای سرب و روی در خاور ایران :
   این محور شامل کانسارهای سرب و روی اطراف طبس، پیرامون فردوس و طبس ، ازبک کوه، تکنار، سیستان و بلوچستان و ناحیه معدنی چاه سرب می باشد.
  
   - کانسارهای سرب و روی زون کویر- سبزوار :
   این محور شامل کانسارهای سرب و روی خانجار رشم، چاه فراق، تنگه، گندی، زرتشکوه، ابوالحسنی، چشمه حافظ، قله کفتارها، چاه موسی، لارستان، گلستانی(دلبر)، آنابو، معدن آب چموتاش شاهرود، نشانه های معدنی انار و (قله انارو)، سنگ کر، تنوره، آخوری، چاه باد، چاه شیرین، رباعی، برمگسو، بزه(بزکمر)می باشد.

   - کانسارها و نشانههای معدنی آذربایجان :
   این محور شامل کانسارها و نشانههای معدنی سرب و روی منطقه میانه و منطقه اهرمی باشد.
  
   - کانسارهای سرب و روی در زون ارومیه- دختر :
   این محور شامل کانسارهای سرب و روی انگوران، علم کندی، زرشوران، پشتوک، آی قلعه سی، آرپاچای و شاکین می باشد.
   معدن سرب و روی انگوران به عنوان یکی از بزرگترین معادن کشور، منبع اصلی تامین کننده خوراک کارخانه کانه آرایی دندی در 120 کیلومتری جنوب غربی زنجان واقع و عملیات اکتشافی این معدن قبل از سال 1344 شروع شده است.
   در حال حاضر شرکت اتوکمپو در حال بررسی فنی و اقتصادی ایجاد یک واحد 100هزار تنی تولید شمش روی در استان زنجان است.
  
  
   - ذخائر سرب و روی در زاگرس :
   این محور شامل کانسار سرب و روی کوه سرمه می باشد.
   باتوجه به پراکندگی کانسارها و نشانههای معدنی سرب و روی در کشور میتوان جایگاه این ذخایر را با توجه به ویژگی ساختاری و زمینشناسی و با درنظر گرفتن موقعیت جغرافیایی به صورت زیر دستهبندی کرد.
   - کانسارهای محور ملایر- اصفهان واقع در زون سنندج- سیرجان
   - کانسارهای سرب و روی در ایران مرکزی واقع در استانهای یزد، کرمان و ناحیه انارک
   - کانسارهای سرب و روی در زون البرز واقع در البرز خاوری، مرکزی و باختری (ناحیه زنجان و طارم)
   - کانسارهای سرب و روی خاور ایران واقع در ناحیه طبس، نیمپهنه زابل- بلوچ (جنوب خراسان تا تفتان)
   - کانسارهای سرب و روی واقع در زون کویر- سبزوار
   - کانسارهای سرب و روی آذربایجان
   - کانسارهای سرب و روی منطقه حد واسط البرز، ایران مرکزی، سنندج- سیرجان (زون ارومیه – دختر)
   - کانسارهای سرب و روی در زاگرس
  
   3-1- کانسارهای سرب و روی در محور ملایر- اصفهان
   نوار ملایر- اصفهان که به عنوان یکی از گسترههای معدنی سرب و روی ایران معرفی شده جزئی از زون سنندج- سیرجان است که از نقطه نظر سرگذشت زمینشناسی و وضعیت رسوبگذاری و ساختمان، همسان بامرکز ایران است. این ناحیه دارای ناپیوستگیهای متعدد در دوران مزوزوئیک و سنوزوئیک است که در شمال و مرکزی ایران نیز دیده میشود. آنچه موجب تشخیص این ناحیه از مرکز و شمال ایران است، نبودن ولکانیکهای ترسیر، پیروی از روند عمومی زاگرس و سرانجام گسترش بسیار ناقص ترسیر در این پهنه است. فازهای کوهزایی در این گستره به ترتیب عبارت از پان آمریکن، کیمرین پسین، لارامی، پیرینهای و فازهای جوانتر در پلیوسن هستند. مرز جنوبی این زون در محدوده معدنی ملایر- اصفهان، زاگرس و مرز شمالی آن نوار آتشفشان ارومیه- دختر است. تکاپوهای اگمایی در این ناحیه بسیار شدید و با اهمیت است که در دورانهای پالئوزوئیک و مزوزئیک صورت گرفته است. این محدوده در برگیرنده بخشهای عمدهای از استانهای مرکزی، اصفهان و همدان و بخشهای کوچکی از استانهای لرستان و چهارمحال بختیاری است. این محدوده از سمت شمال به شهرهای قم، تفرش و نهاوند، و از غرب به شهرهای بروجرد، الیگودرز، شهرکرد و بروجن، از جنوب به خط واصل شهرهای شهرضا و نائین و از خاور به شهرهای اردستان، کاشان و قم محدود میشود. محدوده یاد شده از نقطهنظر شرایط جوی دارای آب و هوای سرد و کوهستانی است. رشته کوههای مرتفعتر محدوده اکثراً از جنس آهکهای کرتاسه هستند. مرز غربی محدوده از شمال غرب به جنوب شرق به ترتیب شامل ارتفاعات جنوب ملایر، کوههای سربند، کوههای الیگودرز، کوههای دالان و ارتفاعات شهرکرد است. مرز خاوری محدوده از شمال غرب به جنوبشرق به ترتیب شامل ارتفاعات ساوه، دشت بین قم و کاشان و نطنز، ارتفاعات کرکس و رشته کوههای اردستان و نائین است. مرز شمالی محدوده از شمال به جنوب به ترتیب شالم کوههای تفرش، کوههای ملایر کوههای سربند و شازند است و سرانجام مرز جنوبی محدوده از شمال به جنوب شامل ارتفاعات نائین، باتلاق گاوخونی و ارتفاعات شهرضا است.
   از دیدگاه چینهنگاری سنگهای کامبرین که در برگیرنده سازندهای سلطانیه، زاگون و لالون هستند به گونهای هم شیب با آنها جای میگیرند. اوردویسن با سازند شاخص میلا در این منطقه شناسایی نشده است. در این گستره معدنی رسوبات سیلورین تنها در جنوب کاشان (سُه) در پیکر ماسهسنگ قرمز و خاکستری، دولومیت و سنگهای آتشفشانی در قاعده دیده میشود و در سایر نقاط منطقه نبود چینهشناسی رسوبات سیلورین مشاهده میشود.

   سنگهای دونین پس از خشکیزایی کالدونی برروی سنگهای سیلورین بالایی در جنوب شرق قمصر کاشان در اطراف سُه مشاهده میشوند. در این ناحیه معدنی سنگهای کربونیفر پائین جز در ناحیه خاور شهرضا در جایی دیگر مشاهده نمیشود و رخنمون اندکی دارند. سنگهای کربونیفر بالایی در هیچ جا دیده نشده و این فقدان در رسوبگذاری را به فاز هرسینین نسبت دادهاند. سنگهای دوره پرمین در این محدوده با کنگلومرای قاعده آغاز میشوند و به دنبال آن رسوبات وابسته به سازند جمال جای میگیرد. واحد چینهسنگی تریاس در این منطقه معدنی در پیکر دو سازند اصلی دیده میشوند : یکی دولومیت شتری و دیگری سازند نایبند. ژوراسیک نیز در همه جا در پیکر سنگهای هم عرض سازند شمشک دیده میشود. پس از واحدهای سنگی دوره ژوراسیک یک نبود رسوبگذاری به چشم میخورد که نشان دهنده پیامد فاز کوهزایی کیمرین پسین است. بر روی سنگهای شمشک، نهشتههای کرتاسه پیشین، بیشتر به گونهای دگرشیب، جای میگیرند. در ناحیه یاد شده، در زمان پالئوسن، نبود رسوبگذاری وجود دارد که در اثر فعالیت فاز کوهزایی لارامی در پایان کرتاسه و آغاز ترشیری حادث شده است. بعد از نبود رسوبگذاری پالئوسن، سنگهای ائوسن تقریباً در اکثر نقاط با دگرشیبی و یک کنگلومرای قاعده برروی سنگهای کرتاسه قرار میگیرند. در پایان ائوسن و آغاز الیگوسن فاز کوهزایی پیرنه اثر کرده که دگرشیبی زاویهای مشخصی را به نمایش میگذارد. الیگوسن با سازند سرخ پائینی و شازند قم مشخص میشود. سنگهای میوسن به دنبال سنگهای الیگوسن و به گونهای پیوسته دنباله پیدا کرده است. سنگهای سازند قرمز بالایی تا پلیوسن دنبال میشود و در روی آن سنگهای آتشفشانی مارن، آهکهای متخلخل، سنگهای پیرو کلاسیک و سرانجام کنگلومرای بختیاری جای میگیرند. پس از رسوبگذاری پلیوسن فاز کوهزایی پاسادنین منطقه معدنی مورد بحث را تحت تأثیر قرار داده و در کواترنری رسوبات آواری قارهای و آبرفتهای گستردهای پدید آمده است.
   از دیدگاه متامورفیسم در این محدوده پیرامون هریک از سنگهای آذرین نفوذی، هاله دگرگونی مشاهده میشود که گسترش چندانی ندارد. دو نوع رخساره دگرگونی عمده در این محدوده معدنی مشخص شده است.
   الف- محدوده جنوب باختری تا شمال باختری محدوده معدنی که در آن یک تغییر رخساره تدریجی از رخساره حرارت و فشار کم تا حرارت کم و فشار زیاد دیده میشود و بسیاری از معادن در این بخش واقع شدهاند.
   ب – محدوده شمالی که بخشی از زون دگرگونی ماکو- اصفهان را شامل میشود و در آن تغییرات رخساره ناپیوسته است و سنگهای با رخساره دگرگونی حرارت پایین بر روی رخساره دگرگونی حرارت بالا و فشار متوسط جای میگیرد.
   برپایه آمار و دانستههایی که تا کنون جمعآوری شده، در این گستر معدنی تعداد 126 کانسار و نشانه معدنی شناسایی شده است. در حال حاضر تعداد 3 معدن آهنگران، مجتمع ایرانکوه و راونج در این محدوده فعالیت استخراجی دارند و دو کانسار عمارت و انجیره تیران مرحله اکتشاف تفضیلی را پشت سر گذاشتهاند.
   کانیهای اولیه شناخته شده در این محدوده معدنی، عبارت از گالن، اسفالریت، پیریت، مگنتیت، میسپیکل، بورنیت، لوزونیت، پیروتیت، کالکوپیریت، مارکاسیت، تناستیت و مس خاکستری هستند. کانیهای گانگ در بیشتر موارد کلسیت، باریت و دولومیت هستند و کانیهای کوارتز، فلوریت و اکسیدهای آهن در ردههای بعدی قرار دارند. باتوجه به اطلاعات موجود ذخایر قطعی که برای کلیه معادن و کانسارهای این محدوده تعیین شده حدود 16 میلیون تن میباشد که قسمت اعظم آن متعلق به معادن عمارت و ایرانکوه است.
   براساس دانستههای موجود عیار ماده معدنی در این محدوده دامنه تغییرات زیادی دارد. میانگین عیار سرب این محدوده 8% و متوسط عیار روی برابر 5/7% است.
   گفتنی است که در بعضی از معادن این محدوده عیار نقره و یا مس نیز قابل توجه است. در این محدوده چند افق کانهدار تشخیص داده میشود که به ترتیب عبارتند از :
  
   الف- مجموعه معادن و کانسارهایی که در سنگهای کرتاسه قرار گرفتهاند :
   این دسته از کانسارها و معادن دارای بیشترین تعداد هستند و سنگ درونگیر آنها آهک و خصوصاً اوربیتولیندار کرتاسه است.
   ب- مجموعه کانسارها و معادنی که در سنگهای ژوراسیک قرار دارند: 7 مورد از کانسارها و معادن شناخته شده در سنگهای ژوراسیک و در سنگهای همارز سازند شمشک واقع شدهاند و سنگ درونگیر آنها از جنس شیل و ماسهسنگ است.

   ج – مجموعه معادن و کانسارهایی که در سنگهای ائوسن جای دارند : در این مجموعه تعداد 5 معدن و کانسار شناخته شده است و سنگ درونگیر در بیشتر جاها گدازههای آندزیتی و توفهای داسیتی است.
   د – مجموعه معادن و کانسارهایی که در سنگهای پرمین تشکیل شدهاند: شامل دو معدن است و سنگ درونگیر ماده معدنی در این مجموعه کانسارها از جنس آهک و شیل است.
  
   ه- مجموعه معادن و کانسارهایی که در سنگهای تریاس جای میگیرند : این مجموعه شامل دو معدن بوده و سنگ درونگیر آن دولومیت و آهک دولومیتی تریاس میباشد.
   به طور عمده سه نوع شکل برای کانسارهای موجود در محدوده معدنی ملایر- اصفهان گزارش شده که شامل لایهای، رگهای و عدسی شکل میباشد. در بین این اشکال دو نوع لایهای و رگهای بیشترین تعداد را دارند. به طور عمده خاستگاه رسوبی و چینهای، خاستگاه ماگمایی، گرمابی- ماگمایی و پرشدگی سنگها و درزهها برای کانسارهای این محدوده بیان شده که در این مورد باید بررسیهای بیشتری صورت بگیرد.
   از جمله کانسارها و معادن و آثار معدنی این زون میتوان به موارد زیر اشاره نمود :
   - کانسار سرب و روی آهنگران
   - کانسار سرب و روی دره نقره – بابا شیخ
   - کانسار کلیشه و هفت سواران
   شامل : معدن کوه کلیشه، معدنی هفت سواران
   - کانسار عمارت کانسار سرب و روی ویشان- تکیه
   ]گزارش زمینشناسی- معدنی سرب و روی منطقه ویشان، مهندس مشاور کان ایران- 1372[
   - کانسار سرب و روی رباط و کوه کلنگه
   ]گزارش زمینشناسی- معدنی کانسار سرب و روی رباط کوه کلنگه، مهندسین مشاور تهران پادیر- اسفند 1369[
   - معادن سرب و روی جنوب اراک
   (معادن موچان، لکان و ساکی) ]گزارش شماره 4، خرداد- تیر 1368 تحت نظارت دکتر جواد حاجیان توسط مولایی- فریدزاده [
  
   آثار معدنی سرب و روی خاوری، خاور شازند
   ]گزارش پیجویی پتانسیلهای معدنی جنوب خاوری- خاور شازند، وزارت معادن و فلزات، معاونت فلزات غیرآهنی، گزارش شماره 35، آبان 1369[
   در منطقه موردنظر کانیسازی سرب و روی در محدودههای زیر دیده شده است :
   غار مروارید، سنگ سفید، چشمه کوره، زاغه چشمه کوره، غاره سرجاده کال، خال املک، کن قرمز، روغنی، کجارستان، سوک، گل تپه 1، گل تپه 2، قاسمآباد، کوه زر
   - کانسارها و نشانههای معدنی محور ملایر- اراک (کوه بصرقجر- کوه کوله قاضی) ]گزارش کانسارها و نشانههای معدنی محور ملایر- اراک- شماره 11، طرح پیجویی سرب و روی- غ، مولایی[ در این منطقه کانیسازی سرب و روی در محدودههای زیر دیده شده است :
   کانسار بیخ تنگ، کانسار چاه سورمه چال، کانسار دره بیات (دله بیات به گویش محلی)، نشانه معدنی سلطانآباد، نشانه معدنی بابارئیس، نشانه معدنی دره رسول، نشانه معدنی گلپرآباد (دره چشمه گندمه)، کانسار بنیدر، نشانه و بند گماسا، نشانه چشمه صادق علی، کانسار بصری (تونل دره گوسون)، کانسار کالهبید (معدن کلابید با کله بید)، کانسار بند، کانسار گردل کوه (معدی سرب آهوان گردل دل کوه- سمت بالا، نشانه دره ملکی.
   - انباشتهها و نشانههای سرب و روی- ناحیه الیگودرز (شامل نشانههای معدنی منطقه گل زرد)
   ]بررسیهای زمینشناسی معدنی ذخایر و نشانههای سرب و روی ناحیه الیگودرز- طرح اکتشاف مقدماتی سرب و روی سراسری ایران – مهندسین مشاور کان ایران[
   - کانسارهای منطقه زفره – بلچه (جنوب باختری اردستان – شمال خاوری اصفهان)
   ]گزارش پیجویی پهنه زفره- بلچه (جنوب باختری اردستان- شمال خاوری اصفهان) گزارش شماره 27، وزارت معادن و فلزات، تعاوننت فلزات غیرآهنی[
   کانسارها و نشانههای معدنی این ناحیه عبارتند از :
   کانسار زفره، کانساره لاخونی، کانسار چاه ربسه، کانسار گردندشه، کانسار دهندسبز، نشانه چشمهسنگ، کانساره بل مچه.
   - کانسار روانج (سرب و نقره)
   - کانسار سرب صلاح پیغمبر
   - کانسارها و نشانههای جنوب قم و ناحیه تفرش- آشتیان ]گزارش پیجویی جنوب قم و ناحیه تفرش- آشتیان، مهر 1369، گزارش شماره 34، وزارت معادن و فلزات معاونت فلزات غیرآهنی[

   کانسارها و نشانههای معدنی این منطقه عبارتند از : کانسار کلار دوستک، کانسار ریواسر، نشانه اسپدکش، نشانه گروکی، نشانه گلستان، کانسار فرس ماند، نشانه رسکان، کانسار زیزگان.
   - کانسار فسخود شامل معادن کوه یزدان، چنگرزه و میلان در
   - کانسارهای ناحیه پهنه میمه – قهرود- طرق
   کانسارها و نشانههای معدنی این منطقه عبارتند از: کانسار میمه (کدرو)، کانسار نیاز مرغ (لاکنده و لاسفید)، کانسار قریه سُه (معدن سرب سه کاشان)، نشانه پنجسر، نشانه تار،کانسار طرق (معدن کوه لاکردشتی)، کانسار شریفآباد، کانسار مراوند.
   - کانسارهای ناحیه سربند- خمین- گلپایگان
   کانسارها و نشانههای معدنی این منطقه عبارتند از : نشانه معدنی رازان، کانسار تمبورلی، کانسار لیلان، کانسار بالاقله- حسین آباد (خمین) ]گزارش زمینشناسی، مهندسین کاوشگران، 1373[ کانسار سرب و روی رباط (دره گیجه) ]گزارش زمینشناسی معدنی، مهندسین مشاور مینوک صنعت و معدن[.
   - کانسارهای سرب و روی منطقه کیشان- ایوند
   ذخایر معدنی شناسایی شده در این زون عبارتند از (به ترتیب اهمیت) : کانسار آهوان گردل، نشانههای معدنی شمال و جنوب روستای مزرعه، نشانههای معدنی شمال و خاور روستای کیشان، نشانههای معدنی پیرامون روستای کوره در، نشانههای معدنی پیرامون ایوند، نشانههای معدنی شمال خاور بیشه فراهانی، آثار معدنی پراکنده.
   - کانسارها و اندیسهای منطقه قهرود کاشان
   آثار معدنی و اندیسهای شناسایی شده این منطقه عبارتند از :: دره امرود، دره وراندون، دره احمدان، دره اجنیه، دره سولدر، دره رحیم.
   - کانسار سرب و روی خانه سرمه
   - معادن ایرانکوه شامل : کانسار کلاه دروازه، معدن تپه سرخ، معدن گوشفیل، کانسار سرب و روی انجیره.
  
   3-2- سرب و روی در ایران مرکزی
   از نظر تقسیمبندی تکتونیکی- رسوبی، ایران مرکزی از شمال به زونهای البرز بینالود، از جنوب باختری به سنندج- سرجان از خاور به زونهای خاش- نهبندان و خاور ایران محدود است. در این واحد ساختاری روندهای ناهمسان یافت میشود. گسلهای مهم به ترتیب از خاور به باختر عبارتند از کلمرد، پشت بادام، چایدونی، درونه، بیابانک، نائین- مروست و دهشیر- بافق که دو گسل اخیر از دیدگاه گسترش آمیزه رنگین، اهمیتی بسیار دارند. از نظر فازهای کوهزایی، فاز پان آمریکن باعث ناهماهنگی میان سنگهای اواخر پرکامبرین- کامبرین با سنگهای جوانتر شده است. رویدادهای تکتونیکی کالدونی و هرسنین در این زون به هر دو صورت دینامیک و ترمیک اثر داشته است ولی آشکارترین نشانههای کوهزایی (قاعده سنگهای ژوراسیک بالایی، کرتاسه تحتانی) به کیمرین پسین مربوط است، که فزون براینها رویدادهای کوهزایی آلپی جوان در ایران مرکزی نیز اثر گذاشتهاند.
   در این زون دو ردیف مختلف چینهشناسی تشخیص داده میشود که یکی دارای رخساره ژرف بوده و دربرگیرنده مجموعه افیولیتی نیز هست و بیشتر آن دگرگونه است و دیگری دارای رخساره نیمه ژرف دریایی و قارهای است که در چهره پوشش پلاتفرم درآمده است. ردیف قارهای در این زون به نسبت زیادی شناخته شده و گروهبندی سنگ چینهای در آن صورت گرفته است. قدیمیترین سازندهایی که به پرکامبرین نسبت داده میشوند در محدوده بافق دیده شدهاند. سازند ریزوگاه به صورت هم شیب و گاه دگرشیب روی این سری جای دارد و کانسار سرب و روی کوشک در شیلهای این سری جای میگیرد.
   پس از آن، سازند دزو است که خط مرز پرکامبرین- کامبرین از درون آن میگذرد. در حقیقت در این منطقه (بافق)، سازند دزو با سازند سلطانیه (دست کم بخشهای بالایی آن) همارز است.
   این سازند میزبان شماری از کانسارهای سرب و روی در این محدوده است. برروی سلطانیه، سازند باروت مینشیند که در برخی نقاط همارزهای آن، یعنی سازندهای عقدا و هشم، برروی دولومیت سلطانیه جای گرفتهاند. پس از آن ماسهسنگهای قرمز رنگ زاگون و برروی آن ماسه سنگهای لالونجای میگیرند. برروی لالون سازند کالشانه یا میلاد جای گرفته است. پس از سازند کالشانه سازند شیرگشت با سن اردوویسین جای میگیرد.

   سنگهای وابسته به سیلورین، مانند سایر نقاط ایران، کمتر به چشم میخورند. اما درناحیه کرمان و انارک واحد سنگ چینهای سازند نیور برونزد دارد. به طور کلی دونین زیرین با سازند پادها شناسانده شده و در هر دو محدوده یافت میشود و برروی آن سازندهای بهرام و شیشتو شناخته شدهاند. سنگهای کربونیفر با سازند سردر برونزد دارد که در خاور و به طور محدود وجود دارد. پرمین در این زون با سازند جمال شناخته میشود. تریاس با سازندهای الیکا (یا شتری) و نایبند و گروه نخلک دیده میشوند.
   زوراسیک با سنگهای کوارتزیتی و قاعده آغاز میشود و برروی آن سازند شمشک جای میگیرد. برروی سازند شمشک، آهکهای تودهای سازند اسفندیار نشسته است. در بخشهای جنوبی این زون، پس از نهشتههای دریایی بادامو، یک سری آواری مانند شمشک، به نام سازند هجدک، یافت میشود که به گونهای تدریجی تبدیل به یک سری ماسه سنگ کنگلومرای قرمز و شیل و مارن میشود که به نام سازند بید و نامگذاری شده است.
   بیشتر نهشتههای کرتاسه در این محدوده از آهکهای اوربیتولیندار تشکیل شدهاند. در قاعده آهکهای یاد شده، واحد آواری به نام سنگستان شناخته شده است. برروی سازند سنگستان دو رخساره متفاوت به نامهای سازند تفت و شیلهای بیابانک یافت میشود. از ویژگیهای دیگر این زون، داشتن زونهای افیولیتی (بیشتر به سوی زون سنندج- سیرجان)، است که در سنگهای رسوبی آن به سن کرتاسه پسین یافت شدهاند.
   پالئوسن در این محدودهها با کنگلومرای کرمان شاخص میشود که در دو محدوده گسترش دارد. در ائوسن تکاپوهای آتشفشانی بسیار شدید بوده است. ولکانیکهای همسان کرج در این محدودهها گسترش یافتهاند. شماری از کانسارهای سرب و روی در درون این ولکانیکها، به ویژه آندزیتها، پدید آمدهاند. پس از دوره ائوسن، شرایط دریایی، به گمان، پایان یافته و از تکاپوهای آتشفشانی به میزانی شایان توجه کاسته شده است. نهشتههای این زمانه بیشتر از نوع کولابی و یا قارهای است (واحد قرمز زیرین) و پس از آن یک سری آهک و مارن یافت میشود که به نام سازند قم نامیده میشود. روی سازند قم واحد قرمز بالایی مینشیند. در این محدودهها پلیوسن، دربرگیرنده ماسه سنگ و کنگلومرا است که به طور کلی قرمز رنگ است و با دگرشیبی روی سنگهای کهنتر مینشیند. گسترش سنگهای کواترنر بیش از سایر دورهها است و همه نقاط پست زمین از نهشتههای این دوره پوشیده شده است.
   به طورکلی در این زون برپایه دادههای گردآوری شده نزدیک به 90 کانسار و نشانه معدنی شناسایی شده که در حال حاضر سه کانسار کوشک، نخلک و منصورآباد در حال بهرهبرداری هستند. کانیهای اولیه این ذخایر معدنی شامل، گالن، اسفالریت، پیریت، ملینکوویت و بورنیت و کانیهای گانگ نیز شامل کلسیت، کوارتر، باریت و دولومیت است. از مقدار ذخیره معادن محدودههای یاد شده اطلاعات کافی در دست نیست. برپایه اطلاعات موجود، میزان ذخیره احتمالی در این زون حدود 2/49 میلیون تن برآورد شده است. مقدار ذخیره قطعی معادن فقط در مورد معادن کوشک، نخلک و منصورآباد تعیین شده است که برپایه دادههای موجود، مقدار ذخیره قطعی معدن کوشک نزدیک به 5/6 میلیون تن، نخلک 549 هزار تن و منصورآباد نزدیک به 300 هزار تن میباشد. میانگین مجموع عیار سرب و روی در این محدوده 10-8% برآورد شده است. سنگ میزبان این انباشتهها، انواع سنگهای آذرین، رسوبی و دگرگونی هستند. به صورت آماری 7% از کانسارهای این مناطق در متامورفیکهای پرکامبرین یا جوانتر، 5/18% در دولومیتهای سلطانیه، 5/3% در شیلهای دونین، 4% در آهکهای پرموتریاس، 4% در گرانیتهای سنگهای رسوبی ژوراسیک، 46% در آهکهای کرتاسه و سرانجام نزدیک به 15% در آندزیتهای ائوسن جای دارند. بیشتر کانسارهای سرب و روی این زون از نوع سنژنتیک هستند. بیشتر کانسارهای درون سنگهای کرتاسه از نوع لایهای هستند که ممکن است به صورت عدسی درآمده باشند.
   از جمله نشانهها، اندیسها، کانسارها و معادن در ایران مرکزی به موارد زیر میتوان اشاره کرد :
   - کانسار چک چکو
   - کانسار سرب و روی احمدآباد ] نقشه زمینشناسی- معدنی 1:5000 کانسار احمدآباد، شرکت مهندسین مشاورکان ایران، آذر 1371[
   - کانسار سرب و روی بهرام تاج
   - کانسار سرب و روی کوشک
   - کانسار آب حیدر
   - کانسار گیجر کوه
   - کانسار ریگ کلاغی
   - کانسار سرب و روی سنجدو (ده عسگر)    - نشانههای سرب و روی در محدوده ده منطقه بافق ]گزارش زمینشناسی کانسارهای سرب و روی شمال غرب- شمال باختر اردکان، آبان 1369، شرکت پیجویی سراسری سرب و روی]
   اندیسهای شناخته شده این محدوده عبارتند از :
   اندیس چغارت احمدآباد، اندیس دهند شور، اندیس محمودآباد (لوک گاوی)، اندیس میان کوهی و اندیس چشمه فیروزه.
   - کانسار سرب و روی مزرعه نو (زاده)
   - معادن سرب و روی ناحیه دره زنجیر- تفت یزد
   کانسارها و نشانههای این محدوده عبارتند از :
   کانسار سرب و روی حوض سفید اردکان، کانسار مهرجرد، معدن (متروکه) سرب و روی انجیره، کانسار سرب و روی هفتهر، کانسار سرب و روی مهدیآباد یزد و نشانههایی از سرب و روی در استان یزد مثل : نشانه هشتم، نشانه کوه دندانه، نشانه توت، نشانه پاکستان، نشانه سوراخ دو تاریک و نشانه کوه زمینی.
   - کانسارهای سرب و روی ناحیه انارک
   کانسارهای این محدوده عبارتند از :
   کانسار سرب و روی نخلک، کانسار کال کافی و کانسار سرب و روی خونی.
   - معادن سرب و روی ناحیه تفت
   نشانهها، کانسارها و معادن این محدوده عبارتند از :
   کانسار صادق آباد، کانسار تفت (تفتکوه)، کانسار نصرآباد، معدن منصورآباد (امرآباد)، معدن فرحآباد، کانسار زرو و ابرقو و نشانه و اندیس سرب و روی لوک گبری (مزرعه قبله).
   - سرب و روی در ناحیه جندق و خور
   نشانهها و کانسارهای این محدوه عبارتند از :
   نشانه معدنی سرب گروچه برنج II، نشانه معدنی سرب دُمبر، کانسار پیس کوه، کانسار سرب بندگل II، نشانه معدنی سرب عروسان، کانسار گود عباسآباد، کانسار نگین، کانسار سرب.
   - کانسارهای ناحیه اردستان
   نشانهها و کانسارهای این ناحیه عبارتند از :
   کانسار زه، نشانه معدنی پلیمتال ریزاب مریم، ناحیه یخاب و ناحیه گرگاب.
   - کانسارهای ناحیه کرمان
   کانسارهای این ناحیه عبارتند از :
   کانسار سرب وروی افتاده، کانسار سرب و روی طزره، کانسار آب بید، کانسار گوجر، کانسار چاه گز، کانسار قنات مروان، کانسار چاه میز و کانسار سرب و روی چاه قلع.
   - کانیسازی سرب و روی در منطقه سه چاه روتشون
   - معدن سرب و روی میدوک
   - معدن سرب علیباد و دشت بافت
   - معدن (متروکه) سرب و روی گور راور
   - معدن (متروکه) سرب و روی ده اصغر
  
   3-3-کانسارهای سرب و روی در زون البرز
   دراین زون نیز کانسارها، نشانهها و معادن و چندی از سرب و روی وجود دارند که در زیر شرح داده میشوند.
   - کانسارهای سرب و روی ناحیه باختر و شمال باختر دامغان (البرز خاوری) ]پیجویی سراسری سرب و روی، وزارت معادن و فلزات، گزارش شماره 33، مهر و آبان 1369[
   کانسارهای این منطقه در حال حاضر به صورت معادن متروکه و بدون هرگونه تأسیسات هستند. این کانسارها به ترتیب از خاور به باختر عبارتند از :
   کانسار چهار دره دامغان، کانسار سیاه چشمه (مزرعه شیربند)، کانسار زالی، کانسار سینه کوه، کانسار کله، کانسار آهوانو، کانسار سربیشه فولاد محله، کانسار ارسک دامغان (چشمه عنایی)، کانسار گیوتنگه (گردد دل)، کانسار لالی، کانسار شخاب، کانسار شورچشم (شورآب)، کانسار زکریا، کانسار تویه دروار و کانسار اورس کوه.
   - کانسارهای سرب و روی نواحی اطراف شاهرود (استان سمنان) ] گزارش وزارت معادن و فلزات، گزارش شماره 32، مهر و آبان 1369[
   کانسارهای این ناحیه عبارتند از :
   کانسار پی چمتو و برفکه، کانسار تخت پی زندگانی، کانسار سیاه دره، کانسار یورت بابا نشانه معدنی جوبریون.
   - کانسارهای سرب و روی ناحیه شهمیرزاد- اختر (شمال سمنان)
   کانسارهای این منطقه که در حال حاضر کلیه آنها به صورت معدن متروکه و فاقد هرگونه تأسیسات هستند، به ترتیب از باختر به خاور عبارتند از :
   کانسار سرلش، کانسار کوه سرب (سرمه کوه)، کانسار آبگرم، کانسار دربند، کانسار شهمیرزاد، کانسار آساران، کانسار ارم کوچک، کانسار ارم بزرگ، مظهر معدنی ده صوفیان، کانسار، رضا برک (بشم) و کانسار رضا آباد.
   - کانسارهای سرب و روی در استان مازندران
   کانسارها و معادن این محدوده عبارتند از :


   - کانسار فرک
   - کانسار سرب و روی زریگان (زیره خمان)
   - کانسار سرب و روی تاجکو
   - کانسار روی کوه قلعه
   - کانسار چاه میر

   کانسار ناصرآباد (مرزنآباد چالوس) ]وزرات معادن و فلزات، گزارش شماره 20، خرداد 1369[، معدن سرب و روی غار، معدن سرب راشک و ماشکوه (معدن سرب رودبارک کلاردشت)، کانسار سرب و روی گورت- کلاردشت ]گزارش مهندسین مشاور کاوشگران[، معادن دونا و الیکا ]گزارش شماره 13 طرح پیجویی مؤمنزاده[، معادن سرب و فلورین پاچه میاناو معدن سرب و روی پیازکش.
   - کانسارهای سرب و روی استان گیلان ]گزارش شماره 7 وزارت معادن و فلزات شهریور 1368[
   کانسارهای این منطقه عبارتند از :
   کانسار بزبره، کانسار بیورزن، کانسار مرجان آباد، کانسار چومول، کانسار اسپیلی، کانسار سرب ماسوله.
   - کانسارها و نشانههای سرب و روی در ناحیه طارم
   نشانهها و کانسارهای این منطقه عبارتند از :
   کانسار سرب و روی خانگه- غنچه خوران ]گزارش معدنی وزارت معادن و فلزات، 1371[،کانسار زهآباد ]گزارش شماره 12 طرح پیجویی وزارت معادن و فلزات[، نشانه سرب و روی چنگوره، نشانه نیارک و نشانه مصطفی لو.
   - کانسارها و نشانههای معدنی سرب و روی استان زنجان
   نشانهها و کانسارهای این استان عبارتند از :
   کانسار باریک آب، کانسار زاجگان سفلی، کانسار رشیدآباد، کانسار چهرآباد و نشانه معدنی شیلندر.
  
   3-4-کانسارهای سرب و روی در خاور ایران
   در این زون نیز نشانهها، کانسارها و معادن چندی ازسرب و روی وجود دارند که در زیر شرح داده میشوند.
   - کانسارهای سرب و روی اطراف طبس ]گزارش شماره 19 طرح پیجویی سرب و روی، 1369[
   نشانهها، کانسارها و معادن این منطقه عبارتند از :
   کانسار دارین، نشانه معدنی کاوش، مجموعه معدنی کوهستان پیرحاجات، کانسار کالار، کانسار تلغباد، کانسار مهرانه، کانسار قرگل کن، کانسار هشتنچان، کانسار گورستانی، نشانه معدنی توشود، نشانه معدنی عبدلآباد و نشانه معدنی مزرعه سلو.
   - کانسارهای سرب و روی پیرامون فردوس و طبس
   نشانهها و کانسارهای این منطقه عبارتند از :
   کانسار پیکوه یا اوشک (اوشک 1 و اوشک 2)، کانسار چاه آهن (کال سبز)، نشانههای معدنیکوه سیاه (شامل قرشیرعی و خرمایو)، کانسار قلعه چاه، کانسار شورآب و کانسار گدار سرخ.
   - ناحیه معدنی چاه سرب ]گزارش شماره 4 سازمان زمینشناسی کشور، روتنر- نبوی- حاجیان، 1968[
   - کانسارهای سرب و روی ازبک کوه
   کانسارها و معادن این منطقه عبارتند از :
   معدن بیدو، معدن قلعه، معدن از یک کوه. معدن گوش کمر، معدن سیبزار، کانسار قوچ، وهی، کانسار گردو و معدن نیگنان.
   - کانسار مس و سرب و روی تکنار
   - کانسارهای سرب و روی استان سیستان و بلوچستان ]گزارش شماره 14، وزارت معادن و فلزات، 1368[
   نشانهها و کانسارهای این استان عبارتند از :
   کانسار آساگی، کانسار کوهانار (سینو)، کانسار آمرودک، نشانه معدنی سرکهنو و نشانه معدنی دهرضا.
  
   3-5-کانسارهای سرب و روی زون کویر- سبزوار
   این ناحیه در خاور شهرستان سمنان و جنوب شهرستانهای دامغان و شاهرود در محدودهای با مختصات جغرافیایی و طول خاوری و و عرضهای شمالی جای دارد. آب و هوای این ناحیه به طور کامل خشک و بیابانی است، چنانکه تابستانها در آن گرم و در زمستانهای سرد و خشک است. اختلاف درجه حرارت شب و روز در تابستان به 25 درجه سانتیگراد میرسد. از نظر ریختشناسی بیشترین بخش منطقه از زمینهای کویری و همواری گسترده شده که توسط رشته کوههای چاه شیرین- ترود ( باروند تقریبی خاوری- باختری) به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میشود. بلندترین نقطه در این ناحیه، قلعه کوه چاه شیرین با ارتفاع 2350 متر از سطح دریا است که در پایانه باختری ناحیه جای دارد. دسترسی به معادن این ناحیه از طریق جاده سمنان به دامغان و شاهرود و سپس جادههای فرعی امکانپذیر است.

   در این ناحیه واحدهای سنگ چینهای زیر با سن پرکامبرین تا عهد حاضر، گسترش یافتهاند:
   سنگهای دگرگونی پرکامبرین در برگیرنده گنیس، شیست و … که به گونهای بسیار محدود در کوه شتر رخنمون دارند.
   سنگهای وابسته به کامبرین میانی شامل دولومیتهای دربردارنده لایهها و گرهکهای سیلیسی، معادن دولومیت وطن، با گسترش محدود در باختر جاده مارکوه.
   سازندهای نیور، پادها و سیبزار که دربرگیرنده ماسهسنگ، کنلگومرا، شیل، دولومیت و سنگهای آتشفشانی هستند و سازند بهرام که به طور عمده آهکی است و دارای تناوبی از ماسهسنگ، شیل، گچ و گدازههای آتشفشانی است. این سنگها وابسته به سیلورین- دونین هستند و رخنمونی گسترده در شمال و جنوب گسل انجیلو دارند. در جنوب گسل انجیلو، این واحدها تا اندازهای دگرگون شدهاند، آنچنان که مرز میان سازندهای نیور- پادها و سیبزار- بهرام به درستی قابل تفکیک نیست.
   سنگهای پرمین با رخسارههای آواری شبیه سازند درود البرز، در شمال گسل انجیلو رخنمون دارند. برروی این سنگها، تناوبی از سنگهای آهکی فوزولیندار، همسان با سازند جمال جای گرفتهاند.
   سنگهای وابسته به تریاس زیرین و میانی ساخته شده از ماسه سنگ گوارتزیتی، شیل و دولومیت، قابل مقایسه با سازندهای سرخ شیل و شتری است و در شمال گسل انجیلو گسترشی محدود دارند.
   سازند شمشک در این ناحیه به مجموعه نهشتههای تریاس بالایی و لیاس گفته میشود و دربرگیرنده شیلهای ذغالدار، ماسهسنگ، آهک و … است و در شمال گسل انجیلو، دارای گسترش چشمگیری است.
   سنگهای وابسته به دو گوره، که دربرگیرنده آهکهای ماسهای و کنگلومرایی، مشابه سازند بادامو و شیلهای آهکی، ماسهای معادل سازند بغمشاه است و در جنوب گسل انجیلو برونزد دارند.
   سنگهای کرتاسه زیرین در برگیرنده نهشتههای آواری قرمز رنگ، تناوبی از آهک و شیل وو دوباره نهشتههای آواری قرمز است و در باختر کانسار بشم دارای گسترش محدودی هستند.
   سنگهای وابسته به ترسیر، دربرگیرنده ترادفهای ستبر آتشفشانی و رسوبی ائوسن، نهشتههای دریایی نومولیتدار ائو-الیگوسن، نهشتههای آواری قرمز زیرین، آهک و شیلهای سازند قم وابسته به اواخر الیگوسن، سازند قرمز بالایی و نهشتههای وابسته به پلیوپلیستوسن تا کواترنر است.
   این ناحیه از نظر زمینشناسی ساختاری، در بخش شمالی زون ایران مرکزی در محدودهای میان گسلهای دورونه (کویر بزرگ) و میامی- عطاری (یا سمنان) جای دارد. روند همگانی ناحیه، شمال خاور- جنوب باختر است و اثرات حرکات کوهزایی پرشماری مانند حرکات کالدونین، هرسینین و آلپین در آن مشهود است. حرکات پایانی پرمین، منطقه را به 4 نوار زیر بخش کرده است :
   الف- ناحیه شمال گسل انجیلو
   ب – نوار میان گسل انجیلو و رشته کوههای ترود- چاه شیرین
   ج – نوار کوههای ماجراد- شتر- ترود- چاه شیرین
   د- ناحیه گسله ترود
   تأثیر فازهای تکتونیکی بعدی در این نوارها ناهمسان است و باعث پدید آمدن روندهای چینخوردگی ناهمسانی در آنها شده است.
   روند چینخوردگی ناشی از فاز کیمرین پسین در نوار ج شمال باختر- جنوب خاور است که در نوار الف در نزدیکی گسله انجیلو به سوی شمال تغییر میکند. در اثر چینخوردگی پس از ائوسن در نوار الف بیشتر در حدود NE 70 و در نوار ج متفاوت است آن چنان که بین کوههای غاز و ورشم، شمالی- جنوبی و در کوههای ترود به صورت NE 70 میباشد.
   روند گسلهها در این ناحیه E70- N60 و شیب آنها نزدیک به قائم است. گسلههای فرعی، دارای امتدادهای شمال خاوری- جنوب باختری، شمال باختری- جنوب خاوری و کمتر شمالی- جنوبی و خاوری باختری هستند.
   فعالیتهای ماگمایی پالئوزوئیک به طور عمده همراه با حرکات اپیروژنیک است که در اثر گدازههای آندزیتی- بازالتی سازند نیور و گدازههای آندزیتی سازند بهرام تظاهر دارد. فازهای ماگمایی مزوزوئیک، دربرگیرنده گدازه ستبرا آندزیتی میان سازند شتری و نایبند (کیمرین پسین) و گدازههای آندزیتی سازند بادامو است. همچنین تودههای نفوذی گرانیتی و گرانودیوریتی کروههای بند هزارچاه و شتر که در شمال تا شمال خاور ناحیه جای دارد، در ارتباط با این رخداد تکتونیکی هستند. فعالیتهای ماگمایی در ترسیر بسیار شدیدتر است. فزون برحجم قابل ملاحظهای از گدازههای آندزیتی، داسیتی و نهشتههای آذرآواری، دربرگیرنده تودههای نفوذی مثل گرانیت، گزانودیویت و دیوریت هستند. به طور کلی فعالیتهای ماگمایی ترسیر، در نوارهای معینی که توسط گسلهای با جهت NE70 کنترل میشوند، صورت گرفته اند.

   در این ناحیه دو سری سنگهای دگرگونی ناحیهای دیده میشود :سری اول سنگهای وابسته به پرکامبرین است که دگرگونی شدیدتری را تحمل کرده و دربرگیرنده مجموعه شیست، گنیس و آمفیبولیت هستند. این سنگها در شمال ترود برونزد دارند. سری دوم سنگهای وابسته به پالئوزوئیک و مزوزوئیک است که در جنوب گسله انجیلو رخنمون دارند. درجه دگرگونی در این سری ضعیفتر است و از رخساره شیست سبز تجاوز نمیکند.
   کانیزایی در این ناحیه، در بیشتر موارد، درارتباط با فعالیتهای ماگمایی، به ویژه تودههای نیمهژرف است. محلولهای کانیساز، به دنبال فعالیتهای ماگمایی، باعث ایجاد دگرسانی گرمابی در سنگهای پیرامون و پیدایش کانسارهای سرب و روی و مس شدهاند. کانیسازی در پیکر رگهای، رگچهای، کیسهای و گاه افشان است و با پاراژنزهای سولفوره- اکسیده همراه است. عوامل کنترلکننده کانیزایی حفرهها و شکستگیها با روند شمال خاور- جنوب باختر و نیز شمال باختر- جنوب خاور هستند. کانسارها و نشانههای معدنی این ناحیه در سه محدوده جای گرفتهاند.
   الف- کانسارها و نشانههای معدنی محدوده 1 : دربرگیرنده کانسارهای خانجار رشم، چاه فراق، تنگه گذری، زرشکوه، ابوالحسنی، چشمه حافظ، قله کفتارها، چاه موسی و نشانه معدنی سرب و روی برروی انارو، سنگ کر، چاه باد، چاهشیرین، رباعی، بزه،پرمگو، لارستان و نشانههای تنوره و آخوری است، دو عامل اصلی در پیدایش این تودههای معدنی، فعالیتهای ماگمایی و تکتونیکی است و ماده معدنی به صورت پرکردن فضاهای خالی و درز و شکافها تشکیل شده است. سنگ درونگیر کانسارهای بالاسه نوع است : اول سنگهای کربناته دگرگون شده سازند سیبزار- بهرام و یا در همبری گسله این سازند با سازند نیور- پادها، دوم سنگهای کرتاسه و سوم سنگهای آتشفشانی ائوسنی.
   کانسارهایی که در سنگهای آتشفشانی ائوسن جای دارند از نوع چند کانهای هستند و عناصر اصلی آنها مس و سرب است در حالی که در دو نوع دیگر، کانه عمده گالن است. گسترش وسیع کارهای معدنی در این کانسارها نشان از پتانسیل و توان معدنی قابل توجه این ناحیه دارد.
   ب – کانسار لارستان
   ج – کانسارهای آنابو و گلستانی
  
   3-6- کانسارها و نشانههای معدنی آذربایجان
   کانسارها و نشانههای معدنی آذربایجان مشتمل برموارد زیر است:
   - کانسارها و نشانههای معدنی منطقه میانه
   نشانهها و کانسارهای این منطقه عبارتند از :
   کانسار شاه علی بیگلو (بابین)، کانسار سنجده، نشانه معدنی بالاکوه، نشانه معدنی چومالو و نشانه معدنی قزل قلعه.
   - کانسارها و نشانههای معدنی سرب و روی منطقه اهر ]گزارش شماره 24، وزارت معادن و فلزات، شهریور 1369[
   نشانهها و کانسارهای این منطقه عبارتند از :
   کانسار جوبند، کانسار انجرد، کانسار سنگون، کانسار بارملک، نشانه معدنی کوه مازار، نشانه معدنی کیقال، نشانه معدنی زرنکاب و نشانه معدنی مردان قم.
  
   3-7- کانسارهای سرب و روی در زون ارومیه- دختر
   کانسارهای واقع در این زون به صورت فهرستوار در زیر آورده میشوند.
   - کانسارهای سرب وروی انگوران
   - کانسار سرب و روی علم کندی
   - سرب و روی در ناحیه زرشوان
   - کانسار سرب و روی پشتوک ]گزارش عملکرد طرح پیجویی سراسری سرب و روی ایران، 1368[
   - کانسار سرب و ری آی قلعه سی
   - کانسار سرب و روی آرپاچای
   - معدن سرب و روی شاکین ]گزارش شرکت شاکین[    3-8-ذخایر سرب و روی در زاگرس
   اصولاً کربناتهای تریاس در سراسر ایران پتانسیل روی وسرب هستند. در البرز و مرکز ایران ذخائر بسیار متعددی از آنها شناخته شده است. در زاگرس، سنگهای تریاس در محل کوه سرمه به صورت پنجرهای در هسته تاقدیس کوه سرمه، که در اثر فرسایش عمیق شده نمایان گشتهاند. لذا رخنمونهای سازند خانه کت، یعنی تریاس زاگرس در طول رشته کوه زاگرس از نظر شناسایی پتانسیل روی و سرب مهم هستند. آثار کانیسازی تقریباً در تمام رخنمون خانه کت قابل ردیابی است و هیچ گواهی مبنی برعدم وجود آن در زیر سازندهای جوانتر وجود ندارد. گسترش جغرافیایی، ضخامت گواهی مبنی برعدم وجود آن در زیر سازندهای جوانتر وجود ندارد. گسترش جغرافیایی، ضخامت افقهای کشف شده و عیار مناسب روی و سرب، نشان میدهد که پتانسیل کانیسازی در کوه سرمه بسیار قابل توجه است.
   چنانچه در شکل (1) ملاحظه میشود، ذخایر سرب و روی ایران بیشتر در زون سنندج- سیرجان و در محور ملایر- اصلهان و همچنین ایران مرکزی واقع شده اند.

   همچنین در جدول (1) مقایسهای بین ذخایر و تولیدات سرب در ایران و جهان آورده شده است. آمار نشان میدهد که ایران 9/7% کل ذخایر جهان را داراست، اما تنها ایران 45/0% کل تولید سرب دنیا را به خود اختصاص میدهد. امید میروود این روند باتوجه به پیشرفت صنعت معدنکاری و تکنولوژی و فرآوری افزایش باشد. ویژگیهای اقتصادی مهمترین کانسارهای سرب و روی ایران در جدول (2) آورده شده است.

 

   4- روشهای اکتشاف، استخراج و فرآوری سرب و روی
   4-1- روشهای عمده اکتشاف سرب و روی
   سرب و روی به طور معمول همراه با یکدیگر در کانسارها یافت میشوند لذا انواع کانسارهایی که حاوی سرب و روی در مقادیر اقتصادی هستند، تحت عنوان کانسارهای سرب- روی نامیده میشوند. در این قسمت روشهای اکتشاف به این کانسارها و خصوصیات اکتشافی کانسارهای مربوط به آنها آورده میشود.
  
   4-1-1- ذخایر سولفید تودهای آتشفشانی
   از میان بیشمار ذخیره سولفید تودهای آتشفشانی با سن آرکئن، تنها از ذخیره کیدکریک مقدار قابل توجهی سرب به دست آمده است. این در حالی است که ذخایر سولفید تودهای آتشفشانی پالئوزوئیک در باتورست و نیوبرونزویک و همچنین ذخایر سنوزوئیک مانند ذخایر کوروکوی ژاپن از نظر سرب بسیار غنی هستند. مراحل اکتشافی این گونه کانسارها به صورت زیر خلاصه میشود.

طراحی معدن - روش
1396/04/31 

قبل از استخراج مواد معدنی به روش روباز، لازم است که اندازه و شکل نهایی معدن به منظور تعیین میزان ذخیره قابل استخراج و میزان باطله برداری و همچنین تعیین محل سد باطله و دیگرسیسات سطحی، طراحی شود. محدودۀ معدن تابع پارامترهای مختلفی می باشد که ممکن است در طول عمر معدن، بدلیل تغییر این پارامترها چندین بار بازنگری شود. بنابر این استفاده از کامپیوتر برای طراحی مجدد در کوتاهترین زمان ممکن ضروری است. پس از اختراع کامپیوتر و استفاده همه جانبه آن، الگوریتمهای مختلفی نظیر روش مخروط شناور، روش گراف تئوری لرچ و گروسمن و. . جهت طراحی محدودۀ بهینه نهایی معرفی شده است. از میان این الگوریتمها، روش گراف تئوری لرچ و گروسمن تنها روشی است که قادر است محدودۀ بهینه واقعی را در تمام مدلها محاسبه نماید. پیچیدگی این روش و نیاز به وقت کامپیوتری بالا جهت حصول به جواب از معایب روش مذکورمی باشد. روش مخروط شناور به دلیل اینکه در مدت زمان کمتری قادر است محدودۀ بهینه را محاسبه نماید و همچنین به دلیل سادگی، از سایر الگوریتمها بیشتر استفاده می شود. این الگوریتم در بعضی از حالات قادر به تعیین محدودۀ بهینه نیست. به همین دلیل روش مخروط شناور دو برای بر طرف نمودن بعضی از معایب روش مذکور توسط رایت ارائه و ادعا شده است که این روش قادر به تعیین محدودۀ بهینه واقعی می باشد .

 

 

 

قبل از استخراج مواد معدنی به روش روباز، لازم است که اندازه و شکل محدودۀ نهائی معدن جهت تعیین میزان ذخیره قابل استخراج و مقدار باطله برداری، طراحی برنامه ریزی تولید و تعیین محل دیگر تاًسیسات سطحی نظیر مسیرهای دسترسی، دپوی باطله، کارخانه های فرآوری تعیین گردد. محدودۀ معدن که تابع پارامترهای مختلفی نظیر عیار ماده معدنی، عیار حد، هزینه های استخراج، باطله برداری و فرآوری،راندمان و قیمت ماده معدنی می باشد ممکن است در طول عمر معدن بدلیل تغییر این پارامترها و یا کسب اطلاعات اکتشافی جدید چندین بار بازنگری شود. بنابر این استفاده از کامپیوتر جهت طراحی معدن ضروری است. برای تعیین محدودۀ معدن روشهای مختلفی استفاده می شود. این روشها را می توان به سه دسته کلی شامل طراحی دستی، طراحی کامپیوتری و طراحی بهینه تقسیم نمود. از میان اینها روشهای طراحی بهینه که بر اساس الگوریتمهای مشخصی محدودۀ نهائی معادن روباز را تعیین می کنند از اهمیت خاصی برخوردار است. استفاده از کامپیوتر برای طراحی بهینه محدودۀ معادن روباز معمولا" با ساختن یک مدل بلوکی از کانسار شروع می شود. برای این منظور ابتدا ذخیره بصورت یک بلوک بزرگ در نظر گرفته می شود بطوری که تمام نواحی کانه سازی شده را در بر گیرد. سپس در مرحله بعد آنرا به بلوکهای کوچکتر تقسیم نموده و به هر کدام عیار تخمینی کانه یا ارزش آن اختصاص داده می شود. بلوکهای مذکور ممکن است شکل و ابعاد مختلفی داشته باشند. مدلهای بلوکی کانسار با توجه به تقسیم آن به بلوکهای کوچکتر، مدل سه بعدی منظم، سه بعدی نا منظم، دو بعدی منظم و دو بعدی نامنظم گویند که از میان اینها مدل سه بعدی منظم که در آن تمام بلوکها به یک اندازه هستند استفاده بیشتری دارد. ارتفاع بلوکها در این مدل را معمولا" به اندازه ارتفاع طراحی شده پله در نظر می گیرند ولی ابعاد افقی آنها بستگی به اطلاعات اکتشافی و فواصل نمونه برداری دارد. طراحی بهینه محدودۀ نهائی در معادن روباز موضوعی است پیچیده که مستلزم انجام محاسبات بسیاری می باشد. پس از اختراع و توسعه همه جانبه کامپیوتر الگوریتمهای زیادی جهت تعیین محدودۀ بهینه معادن روباز معرفی شده که هدف اصلی همه آنها پیدا کردن مجموعه بلوکهایی است که اگر استخراج شوند سود بدست آمده تحت محدودیتهای فنی و اقتصادی حداکثر شود. مهمترین الگوریتمهای طراحی بهینه محدوده نهائی در معادن روباز عبارتند از: روش مخروط شناور، روش برنامه ریزی پویا ، الگوریتم کوروبوف ،روش لرچ و گروسمن،روش گراف تئوری

در سال 1999 برای بر طرف کردن بعضی ضعفهای روش مخروط شناور از روش مخروط شناور دو اولین بار توسط رایت

 معرفی گردید. بر طبق ادعای نامبرده، روش مذکور در عین سادگی قادر به تعیین محدودۀ بهینه واقعی در معادن روباز می باشد بدون اینکه ادعای مذکور به اثبات برسد .

 

روشهای مختلف مخروط شناور

روشهای مختلف مخروط شناور ساده ترین راه حل را برای تعیین محدودۀ بهینه معادن روباز ارائه می دهد که در سال 1966 توسط کارلسون توضیح داده شده است . در این روش برای هر بلوک مثبت (ماده معدنی) یک مخروط معکوس با توجه به زاویه شیب پایداری معدن طوری ساخته می شودکه راس آن در بلوک ماده معدنی باشد. سپس ارزش بلوکهای واقع در داخل مخروط را با هم جمع کرده ودر صورتیکه نتیجه مثبت باشد تمام بلوکهای واقع در داخل آن جزء، محدودۀ معدن در نظر گرفته میشوند. در غیر اینصورت جستجو برای بلوکهای مثبت دیگر ادامه می یابد. در این روش، جستجو برای بلوکهایماده معدنی از طبقه اول شروع شده و به طرف طبقات پائینتر ادامه می یابد. گرچه این روش بسیار ساده است و تهیه برنامه کامپیوتری آن نیز آسان می باشد ولی این الگوریتم قادر نیست در بعضی از مدلها محدودۀ بهینه را پیدا نماید.

 

روش لرچ و گروسمن

 این روش که بر اساس نظریه گرافها استوار است در سال 1965 توسط لرچ و گروسمن معرفی گردید و تنها روشی است که ثابت شده است در همه حالات محدودۀ بهینه واقعی را بدست می آورد. روش مذکور مدل بلوکی اقتصادی کانسار را به یک گراف مستقیم تبدیل می نماید که در آن هر بلوک با گره و ارتباط بین آنها با بردار طوری نشان داده می شود که نمایانگر یک پیت قابل اجرا باشد.

در گراف مذکور مجمو عه ای از گره ها را که با توجه به شیب پایداری معدن می تواند تشکیل یک پیتقا بل اجرا را نمایدکلوژر می گویند. هر کلوژر دارای ارزشی است که برابر مجموع ارزش گره های(بلوکهای) داخل آن است. لذا این الگوریتم با استفاده از یک سری قواعد سعی می کند که کلوژر یا پیت بابیشترین ارزش اقتصادی را پیدا نماید. مهمترین مزیت این روش قابلیت آن برای پیدا کردن محدودۀ بهینه واقعی معادن روباز در همه حالات است. معایب آن عبارتند از:

1 پیچیدگی روش: یکی از انتقاداتی که بر این روش وارد شده است پیچیدگی الگوریتم وهمچنین مشکل بودن تهیه برنامه کامپیوتری آن است که از عهده یک مهندس معدن بادانش متوسط خارج است. خیلی ها این انتقاد را وارد ندانسته و اظهار داشته اند در صورت تهیه نرم افزار صحیح بر اساس این روش نیاز به دانستن جزئیات آن نیست.

2 صرف وقت کامپیوتری زیاد برای حصول به جواب: در این شکی نیست که این روش با مقایسه با روشهای دیگر نیاز به صرف مدت زمان زیاد وقت کامپیوتر برای رسیدن به جواب دارد. بهمین دلیل الگوریتمهای دیگری برای رفع این عیب معرفی گردیده است. در حال حاضر با توجه به پیشرفت سریع کامپیوتر، این عیب بزرگی نیست

3 مشکلات مربوط به استفاده از شیبهای متغیر: در محدودۀ معدن با توجه تنوع سنگهایمختلف و درزه و شکستگی ها ممکن است شیب پایداری دیواره متغیر باشد. بنا بر این الگوریتمهای طراحی بهینه بایستی قادر باشند محدودۀ معدن را با شیبهای متغیر طراحی نمایند. یکی دیگر از معایب این روش مشکل بودن اصلاح آن برای استفاده از شیبهای متغیر

 می باشد که کوششهای زیادی برای رفع آن صورت گرفته است. این مشکل نیز با طرح یک روش کلی پیشنهاد شده توسط نگارنده بر طرف گردیده و یک نرم افزار تحت ویندوز بر اساس روش مذکور و با شیب های متغییر تهیه شده است لذا با توجه به معایب فوق، تحقیق و جستجو برای تهیۀ یک الگوریتم که در عین سادگی، بتواند محدودۀ بهینه واقعی را در زمان کم تعیین نماید توجیه پذیر است

 

13-1)روش مخروط شناور دو

 روش مخروط شناور دو اولین بار در سال 1999 توسط رایت برای بر طرف کردن بعضی از ضعفهای روش مخروط ارائه شد و بر طبق ادعای نامبرده، روش مذکور قادر به تعیین محدودۀ بهینه واقعی در معادن روباز می باشد. الگوریتم این روش با انجام کمی تغییرات در شکل 2 نشان داده شده است. در روش مذکور، شبیه روش مخروط شناور جستجو برای بلوکهای ماده معدنی از طبقه اول شروع شده و به طرف طبقات پائینتر ادامه می یابد و برای هر طبقه عملیات زیر زیر انجام می شود.

1 برای هر بلوک مثبت( (ماده معدنی) یک مخروط معکوس با توجه به زاویه شیب پایداری معدن طوری ساخته می شود که راس آن در بلوک ماده معدنی باشد و سپس ارزش آن محاسبه می گردد.

2 پس از اتمام محاسبۀ ارزش مخروط استخراجی تمام بلوکهای مادۀ معدنی در طبقۀ مورد بررسی، مخروط استخراجی با بالاترین ارزش را پیدا کرده و آنرا جزء محدودۀ معدن فرض کرده و ارزش تجمعی پیت را محاسبه می نمایند

3 پس از اصلاح مدل بلوکی اقتصادی قدمهای مذکور برای بقیه بلوک های مثبت انجام می گردد. پس از انجام مراحل فوق بلوک با بالاترین ارزش تجمعی را پیدا کرده و در صورتیکه مقدار آن مثبت باشد مخروط های استخراجی برای این بلوک به محدودۀ بهینه اضافه می گردد

 

روش مخروط شناور دو گرچه این روش توانسته است بعضی از ضعفهای روش مخروط شناور رابپوشاند و نتایج بهتری نسبت به آن بدست آورد ولی با توجه بررسی های مذکور این الگوریتم قادرنیست در بعضی از مدلها محدودۀ بهینه واقعی را پیدا نماید. علیرغم معایب مذکور این روش در مقایسهبا روش لرچ و گروسمن دارای مزایای زیر است:

 

1 روش مذکور در مدت کمتری محدودۀ بهینه را محاسبه می نماید.

2 این روش بسیار ساده است و درک و فهم الگوریتم آن نیز آسان می باشد.

3استفاده از زاویۀ شیب متغیر در این روش به سهولت انجام می گیرد.

4 تهیۀ برنامۀ کامپیوتری برای الگوریتم روش مذکور آسان می باشد.

تجارت جهانی وجایگاه صنعت سنگ ایران
1396/04/31 

اکثر متولیان و فرهیختگان جامعه به خوبی می دانند که کشور پهناور و باستانی ما، ایران، حدود یک درصد از کل جمعیت و مساحت کره خاکی را دارا می باشد. با توجه به تمدن کهن این مرز و بوم، سوابق با ارزش و طولانی در زمینه های مختلف علمی و دارا بودن ذخایر و نعمت های الهی، انتظار معقول این است که ما بتوانیم حداقل یک درصد کل صادرات دنیا را به خود اختصاص دهیم.

 

 

 

ولی بنا به دلایل متعدد وضعیت به گونه ای دیگر است و متأسفانه سهم ایران از تجارت جهانی با احتساب صادرات نفت خام فقط حدود 5% درصد می باشد. حال اگر درآمدهای حاصل از صادرات نفت را از مجموع صادرات کسر کنیم، صادرات غیر نفتی ما با ارزش 9/11 میلیارد دلار تنها حدود یک دهم درصد تجارت جهانی را تشکیل می دهد. نکته تأسف آور دیگر این که در بین کشورهایی که موفق به دستیابی به مبانی اقتصاد خرد شده اند نامی از کشور ایران برده نمی شود. از سوی دیگر حداقل در دو دهه گذشته تمامی مسئولین و متولیان اقتصادی کشور بارها اعلام کرده اند که با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی دنیا اقتصاد کشور نباید تنها متکی به درآمدهای نفتی باشد. به گفته آنان ضروری است که با سرمایه گذاری در سایر استعدادهای نهفته اقتصادی، محورهای جدید تولیدی بوجود آید و سیاست صادرات محصولات صنعتی و معدنی به بازارهای جهانی و توسعه همه جانبه و پایدار کشور مورد توجه قرار گیرد. یکی از امکانات بالقوه نیل به این هدف بسیار مهم و اساسی برخورداری از انواع ذخایر معدنی است. براساس بسیاری از گزارشات علمی و فنی و همچنین نظرات کارشناسان و افراد مجرب، بخش معدن و به دنبال آن صنایع معدنی در ایران از چنان  قابلیت هایی برخوردار هستند که در صورت برنامه ریزی های اصولی و تدوین استراتژی صحیح با نظارت دولت و استفاده از بخش خصوصی می توان اقتصاد کشور را به میزان زیادی شکوفا و بسیاری از مشکلات اقتصادی ـ اجتماعی نظیر عدم اشتغال را نیز مرتفع ساخت. اما یکی از ذخایر ارزشمند، متنوع و گسترده در کشور ما وجود انواع سنگ های ساختمانی و تزئینی است و امروزه بیشترین فعالیت بخش خصوصی نیز حول همین مواد معدنی متمرکز است. شناسایی و وجود ذخایر میلیاردی و متنوع به لحاظ سنگ، کیفیت بافت و سایر مواد از امتیازاتی است که در کمتر کشوری می توان آن را یافت. همچنین با یک بررسی کلی می توان به این نتیجه رسید که اگر حمایت های کافی از هر دو بخش یعنی معادن و کارخانجات فرآوری سنگ تزئینی در برنامه کار دولت محترم قرار گیرد نتایج حاصله در زمانی نه چندان طولانی، نقشی اساسی در توسعه اقتصادی کشور ایفا خواهد کرد. از آنجا که بررسی مختصر وضعیت صنعت سنگ اهمیت و ضرورت توجه بیشتر به این صنعت را روشن تر می سازد لذا موارد ذیل به طور خلاصه ذکر می گردد :

1ـ بنا به اظهارات مسئولین مختلف وزارت صنایع و معادن تولید معادن سنگ های ساختمانی و تزئینی در ایران در طول چند سال گذشته (هرچند آمار و ارقام مستندی در دسترس نیست) بین 10 تا 13 میلیون تن برآورد شده است، که این میزان حدود 8% تولید جهانی می باشد.

2ـ با توجه به تولید حدود 13 میلیون تن سنگ در سال، سهم کشور ما در تجارت جهانی این محصول از نظر وزنی حدود 5/1 درصد است. بعلاوه عمده صادرات سنگ های تزئینی ایران از نظر وزنی صادرات سنگ های خام و کار شده است و در واقع نسبت ارزشی صادرات، بسیار پائین تر از درصد مذکور می باشد.

3ـ آمار جهانی نشان می دهد که حدود 55 درصد سنگ های استحصالی از معادن سنگ های تزئینی دنیا به صورت محصولات فرآوری شده وارد چرخه تجارت بین المللی می شوند. با توجه به این که ارزش افزوده صادرات سنگ فرآوری شده چندین برابر صدور سنگ های خام می باشد، و براساس برآوردها مصرف جهانی سنگ از 886 میلیون متر مربع در سال 2004 به حدود 9/4 میلیارد متر مربع در سال 2025 خواهد رسید لذا بازارهای بین المللی به طور پیوسته شاهد رقابت فشرده بازیگران اصلی این عرصه خواهند بود و مسلماً در این رقابت کشورهایی مانند هند، چین و ترکیه خواهند کوشید حداکثر نفع را ببرند. در این میان سؤال اساسی این است که جایگاه ما در تجارت بین المللی چند ده میلیاردی آینده در کجا خواهد بود؟

4ـ مشکلاتی مانند بالا بودن نرخ داخلی، بالا بودن نرخ و هزینه تسهیلات مالی، عدم پذیرش پروانه های بهره برداری معادن به عنوان وثیقه معتبر در بانک های کشور، پایین بودن بازدهی نیروی کار و راندمان تولید، بالا بودن نرخ تأمین اجتماعی، عدم توجه به تأمین بودجه های لازم و کافی برای امور آموزشی و تحقیقاتی، بالا بودن سود و تعرفه های بازرگانی برای اقلام وارداتی و هزینه ها و نیرویی که باید صرف امور مختلف بورکراسی گردد، مواردی هستند که باید با همت و تلاش مسئولین محترم و طی اقداماتی اساسی و عاجل مرتفع شوند، تا قدرت رقابت تا حد زیادی برای معادن و کارخانجات فرآوری سنگ کشورمان فراهم آید. لازم به ذکر است که در بعضی از کشورها امکاناتی مانند یارانه های اعطایی در زمینه حمل و نقل، کرایه حمل خارجی مواد اولیه خطوط تولید، معافیت های گمرکی برای مواد اولیه و ابزار تولید، جوایز صادراتی مناسب و ... مشوق هایی هستند که تولیدکنندگان ایرانی فعلاً از آنها بی بهره اند.

اما با وجود تمام مشکلات یاد شده، مسئولین و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی (کمیسیون صنایع و معادن) با طرح رفع موانع تولید و سرمایه گذاری های صنعتی، سعی و تلاش خود را برای اصلاح قوانین و مقررات و باز کردن گره های کوری که سر راه تولید می باشند، آغاز کرده اند. سخنان ریاست محترم جمهور و وزیر محترم بازرگانی در مراسم روز ملی صادرات نیز بیانگر این مطلب است که مسئولین از مسائل و مشکلات فرآوری تولید و صادرات کشور آگاهند. لذا امید است سازمان های ذیربط مانند صنایع و معادن، وزارت بازرگانی و سازمان توسعه تجارت ایران، که قطعاً خواستار پیشرفت روز افزون کشور، ارتقای صنایع و امور تولیدی می باشد با کمک کلیه دست اندرکاران بتوانند موانع موجود را از پیش پا بر دارند تا صنعت سنگ به جایگاه مناسب و درخور استعدادهای خدادادی دست یابد.

روش های ارزیابی طرح های استخراجی
1396/04/31 

به منظور ارزیابی یک طرح استخراجی سه روش کلی وجود دارد:


بازگشت سرمایه ( pay back)

 


ارزش خالص فعلی (net present value)

 


نرخ بازگشت داخلی (interval rate of return)

 


در روش بازگشت سرمایه، بازگشت سرمایه ملاک ارزیابی طرح قرار می گیرد و هرچه طرحی در مدت زمان کوتاهتری اصل سرمایه اولیه را بازگشت کند آن طرح جذابیت بیشتری خواهد داشت. روش بازگشت سرمایه مخصوصاً در شرایطی که بازگشت سریع سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است استفاده می شود. در روش ارزش خالص فعلی ابتدا تمامی درآمدهای آینده با یک نرخ تنزیل مناسب به معادل درآمدها در زمان شروع پروژه تبدیل شده و سپس سرمایه اولیه مورد نیاز پروژه از آن کسر می شود عدد به دست آمده به عنوان شاخص NPVدر مقایسه ها شناخته می شود. در روش نرخ بازگشت داخلی دنبال نرخ بهره ای می گردیم که اگر تمام درآمدهای آینده را با آن نرخ بهره به زمان اول پروژه تنزیل کنیم آنگاه درآمد تنزیل شده با میزان سرمایه گذاری برابر شود.

 

 

 

 

به منظور ارزیابی یک طرح استخراجی سه روش کلی وجود دارد:

بازگشت سرمایه ( pay back)

ارزش خالص فعلی (net present value)

نرخ بازگشت داخلی (interval rate of return)

در روش بازگشت سرمایه، بازگشت سرمایه ملاک ارزیابی طرح قرار می گیرد و هرچه طرحی در مدت زمان کوتاهتری اصل سرمایه اولیه را بازگشت کند آن طرح جذابیت بیشتری خواهد داشت. روش بازگشت سرمایه مخصوصاً در شرایطی که بازگشت سریع سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است استفاده می شود. در روش ارزش خالص فعلی ابتدا تمامی درآمدهای آینده با یک نرخ تنزیل مناسب به معادل درآمدها در زمان شروع پروژه تبدیل شده و سپس سرمایه اولیه مورد نیاز پروژه از آن کسر می شود عدد به دست آمده به عنوان شاخص NPVدر مقایسه ها شناخته می شود. در روش نرخ بازگشت داخلی دنبال نرخ بهره ای می گردیم که اگر تمام درآمدهای آینده را با آن نرخ بهره به زمان اول پروژه تنزیل کنیم آنگاه درآمد تنزیل شده با میزان سرمایه گذاری برابر شود.

 ارزیابی طرح های استخراجی

به منظور ارزیابی یک طرح استخراجی سه روش کلی وجود دارد:

بازگشت سرمایه ( pay back)

ارزش خالص فعلی (net present value)

نرخ بازگشت داخلی (interval rate of return)

هریک از روش های ذکر شده در بالا برای استفاده در شرایط خاصی مناسب می باشد.

روش بازگشت سرمایه:

در این روش بازگشت سرمایه ملاک ارزیابی طرح قرار می گیرد و هرچه طرحی در مدت زمان کوتاهتری اصل سرمایه اولیه را بازگشت کند آن طرح جذابیت بیشتری خواهد داشت. روش بازگشت سرمایه مخصوصاً در شرایطی که بازگشت سریع سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است استفاده می شود. کاربرد دیگر روش بازگشت سرمایه در شرایط ناپایدار بازار است. روش بازگشت سرمایه دارای این خصوصیت است که ارزش زمانی پول را مد نظر نمی گیرد برای مواردی که مایل باشیم تا ارزش زمانی پول را نیز در ارزیابی خود موثر بدانیم شیوه تنزیل شده ای ارائه شده است که در این روش ابتدا بازگشت های آینده به زمان سرمایه گذاری (ابتدای طرح) تنزیل شده و هرکدام از دو طرح که زودتر سرمایه را بازگشت کند سودآورتر خواهد بود.

 

 

روش ارزش خالص فعلی

 در این روش ابتدا ابتدا تمامی درآمدهای آینده با یک نرخ تنزیل مناسب به معادل درآمدها در زمان شروع پروژه تبدیل شده و سپس سرمایه اولیه مورد نیاز پروژه از آن کسر می شود عدد به دست آمده به عنوان شاخص NPVدر مقایسه ها شناخته می شود.

در این روش اگر مقدار NPVبرای یک طرح عدد مثبت به دست آید آن طرح قابل قبول و سود آور شناخته می شود و اگر مقدار NPVمنفی باشد طرح زیان آور خواهد بود.

 

روش نرخ بازگشت داخلی

 در این روش دنبال نرخ بهره ای می گردیم که اگر تمام درآمدهای آینده را با آن نرخ بهره به زمان اول پروژه تنزیل کنیم آنگاه درآمد تنزیل شده با میزان سرمایه گذاری برابر شود. این میزان بهره را نرخ بازگشت داخلی می نامیم .

بر اساس ارزیابی این روش اگر نرخ بازگشت یک طرح از نرخ بهره سرمایه بیشتر باشد آنگاه طرح سودآور شناخته می¬شود.و اگر کمتر باشد آنگاه طرح زیان آورر شناخته خواهد شد.

مقایسه روش ها

 در بین سه روش مطرح شده روش بازگشت سرمایه ارزش زمانی پول را در نظر نمی گیرد و در کنار این محدودیت روش بازگشت سرمایه کاربردهای خاص خودش را دارد که به آنها اشاره شد.

 

 پس از ارزیابی به دو روش ارزش خالص فعلی و نرخ بازگشت داخلی از دیدگاه های مختلف می توان چنین نتیجه گرفت:

از روش ارزش خالص فعلی برای اولویت بندی بین طرح ها استفاده شود.

از روش نرخ بازگشت داخلی برای سودآور بودن طرح استفاده شود.

مقـدمه ای بـر زمین شناسـی ایـران
1396/04/31 

فلات پهناور ایران، سرزمینی کوهستانی و بلند است که در جنوب باختری قاره آسیا قرار دارد. این سرزمین فلات ارمنستان و آسیای صغیر را در شمال باختری به فلاتهای پامیر و تبت در خاور مرتبط می سازد. از نظر موقعیت طبیعی یکی از ویژگیهای اساسی فلات ایران تعلق آن به سیستم بزرگ کوههای چین خورده آلپ ـ هیمالیا می باشد. دیواره عظیم البرز در شمال و رشته کوه زاگرس در باختر و جنوب باختری مؤید این امر می باشد.

 

 

 

پیکره ناهمواریهای ایران به دلیل عملکرد نیروهای درونی زمین (نیروهای تکتونیکی) در اواخر دوران سوم زمین شناسی به صورت فعلی در آمده اند و در طول زمان کواترنری، عوامل فرسایش چهرة کنونی ناهمواریها را تکامل بخشیده اند.

ناهمواریهای ایران با در نظر گرفتن موقعیت طبیعی، نوع توپوگرافی و جهت برجستگی ها و زمان پیداش آنها به واحدهای اصلـی زیر تقسیم شده اند، کـه مـرزهای طبیعی و محـلی مانند مخلـوط گسـله های اصلـی، فرورفتگی ها و رودخـانه ها، زیر واحدهای جداگانه ای را برای هر یک از واحدهای نامبرده در ذیل ترسیم می نمایند. (لازم به تذکر است که این تقسیم بندی براساس ویژگیهای جغرافیای است) 1ـ کوههای شمالی. 2ـ کوههای باختری و جنوبی. 3ـ کوههای خاوری. 4ـ کوههای مرکزی.

 1ـ کوههای شمال ایران : کوهای شمال ایران بخشی از کمربند چین خورده حوزة آلپ ـ هیمالیا می باشد، که از کوههای آرارات در مرز ترکیه شروع شده و با امتداد باختری ـ خاوری به طول تقریبی 1800 کیلومتر تا کوههای هندوکش در افغانستان کشیده شده است. این نوار عظیم کوهستانی در کشور در بر گیرنده کوههای آذربایجان، کردستان شمالی، طالش، رشته کوه البرز و خراسان شمالی می باشد

2ـ کوههای باختری و جنوبی ایران : این واحد بزرگ کوهستانی بخش عمده ای از جبهه جنوبی فلات ایران را در بر می گیرد که از کوههای کردستان جنوبی در مرز ایران و عراق شروع شده و تا مرز ایران و پاکستان در جنوب خاوری امتداد دارند. بلندیهای این واحد از شمال خاوری به برخی از چاله های داخلی و از سوی باختر و جنوب بر جلگه ای کم ارتفاع عراق، خلیج فارس و دریای عمان مشرف هستند. با در نظر گرفتن چگونگی چین خوردگی و عوامل تغییر شکل ناهمواریها، واحد مذکور به دو بخش جداگانه زاگرس و مکران تقسیم می شود.

3ـ کوههای خاوری : کوههای خاوری ایران دربرگیرنده مجموعه کوههای خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان است، که توسط گسله های بزرگ از شمال و باختر به ترتیب از کوههای شمال خاوری و کوههای مرکزی جدا شده اند. کوههای (خاف ـ آهنگران) و (فردوس ـ سیمرغ) و کوههای (گناباد ـ بیرجند) در شمال این واحد جای گرفته اند و توسط گسل بزرگ دورونه از واحد شمال خاوری جدا می شوند. و از سوی باختر توسط گسل نایبند و دشت لوت از کوههای مرکزی جدا می گردند. کوههای سیستان از سوی باختر به بیابان لوت و از سوی خاور به دشت سیستان مشرف هستند. از بلندترین کوههای آن پلنگ کوه می باشد. کوههای بلوچستان در جنوب کوههای سیستان از باختر به دشت لوت و از خاور به بیابان ما شکل محدود می شوند. مرتفعترین قله این واحد، کوه تفتان با ارتفاع 4042 متر است. همزمان با تشکیل دیگر کوههای آتشفشانی ایران در اوایل کواترنری، خروج گدازه ها، توده های بزرگی را بین خاش و میرجاوه پدید آورده است

4ـ کوههای مرکزی ایران : در مثلث داخلی فلات ایران کوههای مرکزی گاه به صورت رشته کوه و گاه به صورت منفرد پراکنده شده اند. این کوهها از دشت رزن شروع شده و تا کوههای مشرف به چاله جازموریان امتداد دارند. ارتفاع عمومی کوهها از شمال باختری به سوی جنوب خاوری افزایش می یابد. از بلندترین کوههای آن می توان شیرکوه با ارتفاع 4075 متر در جنوب یزد و کوه کرکس با ارتفاع 3895 متر در منطقه را نام برد. در نتیجه شدت فوران های آتشفشانی توأم با بالا آمدگی توده های آذرین در نیمه جنوب خاوری این واحد کوهستانی رشته کوههای هزار و لاله زار را پدیدار شده اند. یکی دیگر از مشخصات این واحد پراکندگی گنبدهای نمکی در شمال آن می باشد.واحدهای زمین ساختی ایران :

واحدهای زمین ساختی عبارتند از نواحی که دارای سرگذشت زمین شناسی و تاریخی مشابهی می باشند. در تعیین یک واحد تکتونیکی شش عامل رخساره های سنگی، فعالیت های ماگمائی، دگرگونی، فازهای کوه زایی، شیوة چین خوردگی و بالاخره روندها، اهمیت داشته و نقش اساسی را به عهده دارند. واحدهای زمین ساختی ایران اجمالاً به صورت زیر می باشد.

1ـ جبهه های پایدار

ایران زمین بین دو سپر عربستان در جنوب غربی و ورق توران در شمال شرق قرار گرفته است. پلاتفرم عربستان به طرف شمال شرقی ادامه یافته و به وسیله رسوبات آبرفتی دشت خوزستان پوشیده می شود. ورق توران نیز در ترکمنستان قرار دارد. دنباله این ورق در نواحی سرخس با رسوبات جوان پوشیده است. لبة جنوبی این ورق کوهستان های کپه داغ می باشد.

2ـ کوهستان های زاگرس

کوهستان های زاگرس، با امتداد شمال غرب ـ جنوب شرق دنباله رشته کوه های جنوبی آلپ می باشد.

زاگرس به طور عرضی به نواحی مختلفی تقسیم بندی شده است، که عبارتند از :

الف ـ کمربند چین خورده زاگرس

ب ـ زاگرس مرتفع

ج ـ ناحیه سنندج ـ سیرجان

د ـ ناحیه ارومیه ـ بزمان

 

الف ـ کمربند چین خورده زاگرس

سپر عربستان با شیب کمی به طرف شمال شرقی ادامه یافته و رسوبات دوران اول تا نئوژن بدون دگر شیبی زاویه ای در روی آن گسترش یافته اند. حوزة زاگرس از ابتدای دوران دوم از سایر قسمت های ایران با وجود یک نشست دائمی تمیز داده می شود. وجود رسوبات تبخیری سازند هرمز موجب عدم هماهنگی در چین خوردگی این ناحیه گردیده است. همچنین گنبدهای نمکی متعلق به سازند هرمز در این کمربند چین خورده مشاهده می شود. به طوریکه قبلاً اشاره شد، روند کلی کمربند چین خورده زاگرس شمال غربی ـ جنوب شرقی است و محور چین ها نیز همین روند را نشان می دهد. اما نوعی موجسانی در چین ها مشاهده می گردد که جهت شمال ـ جنوب را نشان می دهد و با روند بسیار کهن شمال ـ جنوب سپر عربستان موازی است. این حرکات رابطه نزدیک بین کمربند چین خورده زاگرس و سپرعربستان را نشان می دهد. رسوبات زاگرس با ضخامت چندین هزارمتر در کوهزایی آلپی پایانی چین خوردگی یافته اند.

ب ـ زاگرس مرتفع

این ناحیه را به عنوان روراندگی زاگرس یا زون خرد شده زاگرس نامیده اند. کمربند چین خورده زاگرس بدون سر حدی تند به ناحیه باریکی از روراندگی های متعدد که به خط راندگی اصلی در طرف شمال شرقی ختم می شود، منتهی می گردد. در این ناحیه رسوبات دوران اول و دوم در چندین روراندگی فلس مانند به روی طبقات جوانتر دوران دوم و سوم رانده شده اند. روند این ناحیه مانند کمربند چین خورده زاگرس است. زاگرس مرتفع عمیق ترین بخش حوضه زاگرس را با سنگهایی چون مارن، رادیولاریت و افیولیت متعلق به دوران دوم نشان می دهد. اختلافات عمده زاگرس مرتفع با کمربند چین خورده زاگرس در وجود افیولیت ها و رادیولاریت، فاز کوهزایی لارامی و به طورکلی نوع رسوبات عمیق تر دریایی است.

ج ـ ناحیه سنندج ـ سیرجان

در مورد این ناحیه دو موضوع مورد بحث است. اول آن که برخی از محققین ناحیه سنندج ـ سیرجان را جزیی از زاگرس

می دانند و دوم آن که به علل شباهت های متعددی که این ناحیه با مرکز ایران دارد آن را از ناحیه زاگرس جدا می نمایند. شباهت این ناحیه با زاگرس به علت روند عمومی شمال غربی ـ جنوب شرقی آن است. این ناحیه پس از راندگی اصلی زاگرس قرار گرفته و از نظر سرگذشت ساختمانی با مرکز ایران و البرز نزدیک است. وضعیت رسوبگذاری، ساختمانی و ناپیوستگی های متعدد این ناحیه به شمال و مرکز ایران شبیه است. آن چه که موجب تشخیص این ناحیه از مرکز و شمال ایران است، نبودن ولکانیک های دوران سوم در آن و وجود روند عمومی زاگرس و بالاخره توسعه فوق العاده ناقص رسوبات دوران سوم در این ناحیه است. توده های نفوذی اواخر ژوراسیک و دوران سوم از نوع گرانیت و دیوریت در این ناحیه فراوانند. سنگهای دگرگونی با رخساره آمفیبولیت که به پرکامبرین نسبت داده می شود، در نواحی اسفندقه، حاجی آباد، اقلید، گلپایگان و مریوان مشاهده می گردد. سنگهای دگرگونی ضعیف از نوع رخساره شیست سبز در سراسر این ناحیه پراکنده اند.

د ـ ناحیه ارومیه بزمان

 این ناحیه را زمانی در ایران مرکزی و زمانی دیگر به عنوان کمربند ولکانیکی زاگرس منظور نموده اند. ناحیه دارای امتداد شمال غرب ـ جنوب شرق است و از کوه سهند در شمال غرب تا نواحی سیرجان در جنوب شرق کشیده شده است. مجموعه سنگهای این ناحیه غالباً گدازه های آندزیتی و داسیتی است که حاصل فعالیت آتشفشانهای دوران سوم است. در برخی از نقاط ناحیه سنگهای آذرین خروجی شدیداً فرسایش یافته و توده های نفوذی عمیق ظاهر شده است. در این ناحیه بعد از فاز کوهزایی لارامی فعالیت ماگمایی شدیدی به صورت خروجی و نفوذی صورت گرفته که بعد از ائوسن نیز در برخی نقاط به تدریج کاهش یافته است. تراسهای وسیع تراورتن در نواحی مختلف به آخرین مرحله فعالیت ولکانیکی این ناحیه تعلق دارد.

ایران مرکزی

محدودة ایران مرکزی از نظر محققین متفاوت است. این واحد به شکل یک مثلث در مرکز ایران قرار گرفته است و قسمتی از ایران خاوری (شمال بلوک لوت) را در بر می گیرد. مرز شمالی آن ناحیة‌ بینالود و گسل میامی می باشد که در سمت باختربه احتمال زیاد به گسل عطاری می پیوندد. مرز ایران مرکزی و آذربایجان به هر حال چندان مشخص نیست و بیشتر جاها پوشیده است (نبوی، 1355). اشتوکلین در مورد ایران مرکزی چنین می نویسد: این ناحیه ساختمانی معادل یک مثلث تقریبی است که در شرق بوسیله بلوک لوت و در شمال بوسیله کوهستانهای البرز و در جنوب غرب توسط ناحیه سنندج ـ سیرجان محدود می گردد. آذربایجان در شمال غرب و سبزوار در شمال شرق گرچه از نظر جغرافیایی متعلق به ایران مرکزی نیستند، اما دو زائده باریک از ناحیه ساختمانی ایران مرکزی می باشند. ایشان معتقد است که ناحیه ایران مرکزی از ناحیه سنندج ـ سیرجان توسط فرو رفتگی های دریاچة ارومیه، توزلوگل و گاوخونی جدا می شود. وی ناحیه ارومیه ـ بزمان را جزء ایران مرکزی محسوب می کند. در اینجا محدوده ایران مرکزی در طرف شمال گسل سمنان و گسل میامی، از طرف جنوب غرب ناحیه ارومیه بزمان و در شرق گسل نهبدان منظور شده است.

واحـد البرز

واحد البرز رشته کوههای کاملاً مشخصی است هر چند که طرف غرب آن در آذربایجان چندان مشخص نیست. رشته کوههای بینالود از نقطه نظر جغرافیایی دنباله البرز است ولی از نظر رسوبات شباهت بیشتری به مرکز ایران دارد

 (نبوی، 1355) اشتوکلین البرز را براساس وضعیت ساختمانی بزرگ تاقدیس حاشیه ایران مرکزی می داند. این شباهت در دامنه جنوبی البرز بسیار بیشتر از شمال آن است. در البرز فعالیت های ماگمایی به صورت خروجی و نفوذی دیده می شود. این رشته کوه در دوران اول، فعالیت های آتشفشانی بسیار محدود و محلی داشته است. فعالیت آتشفشانی شدید در ائوسن صورت گرفته و بتدریج تقلیل یافته و آتشفشان دماوند در پلیوسن و پلیستوسن فعال بوده است. توده های نفوذی گرانیتی در ژوراسیک، ائوسن، الیگوسن و پلیوسن (گرانیت علم کوه) در البرز مشاهده می گردد. فاز کوهزایی شدید در البرز فاز کوهزایی لارامی می باشد که موجب تشکیل دگر شیبی در قاعده رسوبات ائوسن گردیده است و فازهای کوهزایی آلپ پسین موجب چین خوردگی رسوبات ترسیری در واحد البرز می باشد.

واحد شرق ایران و مکران

این واحد را می توان به دو بخش نهبندان ـ خاش و کوههای مکران تقسیم کرد. اختلاف عمده این دو ناحیه روندها می باشد که در ناحیه نهبندان ـ خاش به صورت شمالی ـ جنوبی و در کوههای مکران شرقی ـ غربی است. این واحد در غرب توسط گسل نهبندان، در شرق بوسیله بلوک سیستان و در جنوب توسط خلیج عمان محدود می گردد. محدوده غربی کوههای مکران گسل میناب است. در این واحد سنگهای قدیمی تر از ژوراسیک مشاهده نمی شود. چین خوردگی شدید در اواخر ژوراسیک و سنگهای دگرگونی، نیز در این واحد مشاهده می گردد. در مکران رسوبگذاری در پالئوژن ادامه یافته و نوع رسوبات از نوع فلیش به مولاس تبدیل می گردد. قسمت های بالایی مولاس مکران بیشتر از کنگلومرا و ماسه سنگ تشکیل شده است. در خاتمه فاز کوهزایی آلپ پسین در ناحیه تأثیر نموده و رسوبات چین خوردگی یافته اند و در مراحل انتهایی این مرحله کوهزایی مناظر فعلی بوجود آمده است. فعالیت های ماگمایی به صورت نفوذی و خروجی نیز در این واحد مشاهده می شود.سنگهای ماگمایی ایران :

سنگ های ماگمایی یا آذرین یکی از فراوان ترین انواع سنگ های زمین هستند. اما به دلیل اینکه بیشتر توسط سنگهای رسوبی پوشیده می شوند کمتر مورد توجه قرار می گیرند. سنگ های ماگمایی حدود نود درصد پوسته زمین را تشکیل می دهند. بسیاری از کوه های موجود در روی زمین از جنس سنگ های آذرین بوده و در زمان های بسیار قدیمی بوجود آمده اند. فعالیت های آتشفشانی عصر حاضر به صورت جالبی فرآیند تکوین سنگ های آذرین را به نمایش می گذارند.

کلمه «آذرین» برای این سنگ نام مناسبی است و از سرد شدن توده های مذاب ناشی از بخش های بسیار داغ حکایت دارد. «ماگما» اصطلاحی است که به منطقه تشریح مخلوط مذاب سیلیکاتی، بلور و گاز هنگامی که در اعماق زمین است به کار می رود. و در صورتی که این ماده مذاب به سطح زمین راه یابد گازها و بخارهای آن خارج شده و به گدازه تبدیل می گردد.

سنگ های آذرین نفوذی یا پلوتونیک آن دسته از سنگ های آذرین هستند که از ماگمای موجود در اعماق زمین بوجود آمده اند. توده های بسیار بزرگ چنین سنگهایی را «پلوتون» می نامند. رخنمون اینگونه در سطح زمین ناشی از بالازدگی پوسته، یابه علت فرآیندهای زمین ساختی و یا تغییرات فرسایشی سنگ های فوقانی است. توده های گرانیتی الوند در همدان، شیرکوه، در یزد و شاهکده در جنوب بیرجند از مثالهای بارز اینگونه سنگها در ایران محسوب می گردند.

سنگ های آذرین خروجی یا آتشفشانی گروه دیگری از سنگ های آذرین هستند که از سرد شدن گدازه های آتشفشانی در سطح زمین بوجود آمده اند. اندازه کانی های سنگ های آذرین شاخص بسیار خوبی جهت آگاهی از چگونگی سرد شدن آنهاست.

در اعماق زمین ماگما گرمای خود را به آهستگی از دست می دهد و آب موجود در آن نیز اجازه خروج نمی یابد، همچنین از تشکیل فرآینده هسته های بلوری جلوگیری می شود. در نتیجه فضا و زمان کافی برای رشد بلورهای درشت تر در اطراف هسته های موجود بدست می آید. در سنگ های نفوذی نظیر گرانیت، دیوریت و گابرو بلورهای تشکیل دهنده سنگ به اندازه کافی بزرگ هستند و به راحتی و بدون بزرگ نمایی دیده می شوند.

سنگ های آذرین خروجی واجد یک بافت ریزتر بوده و معمولاً بلورهای موجود در آن آنقدر کوچک هستند که با چشم قابل مشاهده نیستند. ساخت چنین سنگ هایی حکایت از سردشدگی سریع این مذاب سیلیکاتی در سطح زمین دارد. در گدازه ها بخار آب موجود در آن به سرعت خارج و به اتمسفر وارد می گردد و در نتیجه هسته بندی بلوری سریعاً‌اتفاق می افتد و ماده مذاب قبل از اینکه وقت کافی برای رشد بلورهای بزرگ داشته باشد منجمد می گردد. مثال چنین سنگ هایی بازالت اپسیدین می باشد که یک سنگ خروجی اسیدی است و گدازه در اثر سرد شدن بسیار سریع زمان کافی برای تبلور نداشته و ماده مذاب به طور کامل به شیشه تبدیل شده است. بافت آن دسته از سنگ های آذرین که واجد بلورهای درشت در یک زمینه بسیار ریز هستند «پورفیری» می نامند. در اینگونه سنگها، بلورهای درشت در اثر سرد شدن آهسته در اعماق تشکیل شده و سپس به سرعت به طرف بالا جریان یافته و در سطح زمین در میان بلورهای ریز زمینه سنگ با شیشه گدازه تشکیل شده قرار می گیرند.

ترکیب سنگ های آذرین :

ترکیب کانی های یک سنگ آذرین نمایانگر تنوع یون های مختلف در ماگمای بوجود آورنده آن است. در سنگهای آذرین تنها هشت عنصر به مقدار فراوان وجود دارند که عبارتند از اکسیژن 2ـ سیلیسیم 3ـ آلومینیوم 4ـ کلسیم 5ـ آهن 6ـ منیزیم 7ـ سدیم 8ـ پتاسیم

این عناصر به طرق ویژه ای کانی های فلدسپات، کانی های آهن و منیزیم و کوارتز را (جزء کانی های اصلی سنگ های آذرین بشمار می روند) بوجود می آورند. فراوان ترین سنگ درونی گرانیت و فراوان ترین سنگ خروجی بازالت است که به شرح مختصر آنها پرداخته می شود.

گرانیت :

سنگ گرانیت یا سنگ خارا از انجماد یک مایع مذاب غنی از سیلیس حاصل شده است. به طوری که سیلیس موجود در این مذاب آن قدر بوده که پس از مصرف جهت ساخت سایر کانی ها، با اکسیژن ترکیب شده و کانی کوارتز را بوجود آورده است و به فراوانی در زمینه سنگ قابل مشاهده است. معادل خروجی آن دریولیت است که از لحاظ درصد فراوانی بسیار کمتر از گرانیت می باشد. انواع سنگ های گرانیتی به عنوان سنگ های ساختمانی مورد استفاده قرار می گیرند.

بازالت :

بازالت یک سنگ آتشفشانی خروجی است که از یک ماده مذاب دارای سیلیس کم بوجود آمده است. میزان ناکافی سیلیس باعث شده که در این نوع سنگ کوارتز حضور نیابد. گدازه های بازالتی به علت روانی زیاد عموماً‌ در سطح زمین جاری شده و گسترة زیادی را می پوشانند. از مثال های بارز در ایران می توان به پهنه های بازالتی در زون گسل های نای بند در شرق کلر کوه در استان کرمان اشاره نمود. همچنین پوسته های اقیانوس اساساً بازالت تشکیل شده است. سنگ های بازالتی به طور گسترده ای به عنوان سنگ های ساختمانی به کار می روند.

تحرک و پویایی جهانی سنگ در آیینه آمار
1396/04/31 

 


تولید جهانی سنگ‌های تزیینی به‌رغمِ کِسادی و کُندی که در پروژه‌های ساختمان‌سازی، ‌به‌ویژه در کشورهای اروپایی و آسیای شرقی، همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد. جدول 1 نشان می‌دهد که مقدار استخراج انواع سنگ‌های تزیینی در جهان در سال 2007 به رقم 85 میلیون و 688 هزار و 221 تن رسیده است .

 

 

 

 

اشاره

تولید جهانی سنگ‌های تزیینی به‌رغمِ کِسادی و کُندی که در پروژه‌های ساختمان‌سازی، ‌به‌ویژه در کشورهای اروپایی و آسیای شرقی، همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد. جدول 1 نشان می‌دهد که مقدار استخراج انواع سنگ‌های تزیینی در جهان در سال 2007 به رقم 85 میلیون و 688 هزار و 221 تن رسیده است که نسبت به رقم مشابه در سال 2006 حدود 3 درصد افزایش نشان می‌دهد. چین و هند به ترتیب با 26 و 25 درصد معادل 22 میلیون تن و 21 میلیون و 500 هزار تن بیشترین سهم را از کل سنگ خام جهان به خود اختصاص داده‌اند. البته ارقام فوق‌الاشاره ناخالص است، یعنی با احتساب سنگ‌های باطله و ضایعات معادن است. شمار کشورهایی که در کل، ‌هریک بیش از یک‌میلیون تن سنگ استخراج کرده‌اند به 9 کشور رسیده است که مُعّرف ورود تعداد هرچه بیشتر کشورهای جدید، به‌ویژه کشورهای در حال توسعه، به بازار جهانی این صنعت است. اما این وضع از نظر میزان صادرات و ارزش به‌کلی فرق می‌کند. جدول 2 نشان می‌دهد که میزان صادرات سنگ تزیینی در سال 2007 به 11 میلیون و 168 هزار و 114 تن رسیده است که نسبت به رقم مشابه سال قبل 40/14 درصد افزایش نشان می‌دهد. همچنین کشورهایی که بیش از یک میلیون تن صادرات را به خود اختصاص داده‌اند به عدد 4 رسیده است. کشورهای هند، اسپانیا و برزیل به ترتیب با 2،851،240 تن، 1،288،120 تن،‌ و 1،181،240 تن، بیشترین مقدار صادرات سنگ‌های تزیینی را به خود اختصاص داده‌اند. میزان صادرات سنگ چین از 1،852،850 تن در سال 2005 به 964،030 تن در سال 2007 تنزل یافته است، یعنی حدود 48 درصد کاهش. البته باید به‌خاطر داشت که این کاهش نتیجه افزایش مصارف داخلی کشور چین است. زیرا چین در حال حاضر تنها کشوری در جهان است که رقم رشد اقتصادی حیرت‌انگیزِ دو رقمی را، علی‌رغم وجود بحران‌های مالی جهانی، ‌همچنان ادامه می‌دهد. بررسی ارقام واردات چین این واقعیت را به روشنی نشان می‌دهد. میزان واردات سنگ‌های تزیینی چین در سال 2005،‌ معادل 4 میلیون و 432 هزار و 760 تن بوده است که با 20/55 درصد رشد به رقمی بالغ بر 6 میلیون و 877 هزار و 430 تن در سال 2007 رسیده است. رقمی که چین را حتی در مقایسه با کشور ایتالیا به رهبر بلامنازع کل تجارت سنگ‌های تزیینی در جهان تبدیل کرده است. (جدول 2 و 3 را ببینید) و اما ایران؟ سهم ایران از کل استخراج جهانی سنگ‌های تزیینی معادل 13 درصد است. اما سهم آن از صادرات جهانی در حد 2/5 درصد متوقف مانده است. البته این ارقام مربوط به صادرات سنگ خام است که بیش از 97 درصد صادرات سنگ کشور ما را به خود اختصاص داده است. به بیان دیگر، ایران در سبد جهانی سنگ‌های فرآوری شده، با ارزش افزوده بالا، اساساً هیچ سهمی ندارد. بررسی نسبت صادرات به تولید نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از کل سنگ‌های استخراجی ایران از لحاظ بازدهی بلوک استاندارد، تا حدِ بسیار زیادی فاقد کیفیت و ارزش مورد نظر هستند. زیرا نسبت صادرات به تولید یکی از مهم‌ترین شاخص‌های تعیین‌کننده کیفیت و ارزش تولید به شمار می‌آید. مقدار استخراج سنگ ایران در سال 2007، 11 میلیون و یکصد‌هزار ریال بوده است اما میزان صادرات کشور در این سال، 587 هزار و 680 تن:‌ یعنی نسبت صادرات به تولید معادل 2/5 درصد است. به عبارت روشن‌تر، ‌ایران اگرچه از نظر مقدار استخراج، جزء‌کشور اول دنیا است اما از نظر ارزش صادرات هیچ جایگاهی در جدول جهانی ندارد. کشورهای هند،‌ اسپانیا، برزیل و ایتالیا، ‌چهار صادرکننده برتر دنیا در سال‌های اخیر بوده‌اند که به‌همراه چین بخش عمده‌ای از تجارت جهانی سنگ‌های تزیینی را به خود اختصاص داده‌اند. رشد سریع هند به طور عمده به دلیل پایین بودن هزینه تولید در این کشور است اما برنامه‌ریزی‌های راهبردی این کشور را نیز در توسعه صنعت سنگ‌تزیینی این کشور نباید از نظر دور داشت. سازماندهی نمایشگاه‌ها، ‌همایش‌ها و آموزش‌ها تخصصی، با فواصل زمانی منظم،‌ همچنین تاکید بر استاندارد‌های بالاتر و رعایت کنترل کیفیت فراگیر برای استخراج، ‌برش، ‌ساب و صیقل نهایی و سرانجام طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی فنی مداوم برای کارآفرینان و صنعتگران در مورد فناوری‌های مدرن،‌ از جمله مهم‌ترین نکات استراتژی توسعه صنعت سنگ‌هند محسوب می‌شوند که باعث شده‌اند این کشور به عنوان یک صادرکننده برتر به جایگاهی درخور توجه دست یابد. به هرحال بررسی جداول آماری که در ادامه می‌خوانید از جنبه‌های مختلف می‌تواند بسیار مفید و ارزنده باشد و آگاهی‌های گره‌گشا به متولّیان کشورها در امور برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاریِ صنعت سنگ تزیینی ارائه دهد. دسترسی به این مهم، البته که آسان نیست. لذا، ضرورت دارد روی بسیاری از جزییات این آمارها، ‌با جلب همکاری و همفکری صاحب‌نظران سنگ کشور کار شود تا از این طریق،‌ بیشترین کارایی حاصل آید. فصلنامه سنگ و معدن از دریافت و انتشار هرگونه نظر و پیشنهاد دراین زمینه،‌ با تواضع تمام استقبال می‌کند.
 

             

جدول 3.   مقدار کل واردات جهانی سنگ‌های خام تزیینی     

 طی سال‌های 2007،2006،2005

ارقام به تن

کشورها

سال

درصد تغییرات

2005

2006

2007

2007/2006

2007/2005

2006/2005

اتریش

41,140

38,440

23,660

-38.40

-42.50

-6.60

بلژیک

282,420

310,250

279,720

-9.80

-1.00

9.90

برزیل

8,440

11,080

14,020

26.50

66.10

31.30

کانادا

101,540

72,880

 

 

 

-28.20

چین

4,432,760

5,815,140

6,877,430

18.30

55.20

31.20

کره شمالی

29,130

36,100

25,520

-29.30

-12.40

23.90

دانمارک

304,060

290,600

169,520

-41.70

-44.20

-4.40

فنلاند

9,890

6,600

5,850

-11.40

-40.80

-33.30

فرانسه

206,820

209,030

205,600

-1.60

-0.60

1.10

آلمان

187,090

190,690

233,030

22.20

24.60

1.90

ژاپن

72,600

58,510

56,860

-2.80

-21.70

-19.40

یونان

311,280

353,890

432,590

22.20

39.00

13.70

هنگ‌کنگ

114,040

135,920

308,210

126.80

170.30

19.20

هند

89,200

139,670

172,370

23.40

93.20

56.60

ایران

0

0

0

 

 

 

ایرلند

12,600

17,210

29,080

69.00

130.80

36.60

ایتالیا

2,016,760

2,263,640

2,215,740

-2.10

9.90

12.20

لیبی

100,600

92,760

101,130

9.00

0.50

-7.80

لیتوانی

16,710

23,300

35,255

51.30

111.00

39.40

نروژ

37,690

26,710

29,540

10.60

-21.60

-29.10

هلند

255,380

160,980

222,000

37.90

-13.10

-37.00

لهستان

272,810

277,080

319,360

15.30

17.10

1.60

پرتقال

84,960

72,400

99,370

37.30

17.00

-14.80

انگلستان

166,810

171,850

236,360

37.50

41.70

3.00

جمهوری چک

7,810

7,880

12,290

56.00

57.40

0.90

روسیه

60,910

63,880

71,490

11.90

17.40

4.90

اسلوانی

9,200

7,750

9,304

20.10

1.10

-15.80

اسپانیا

1,064,480

927,150

1,045,640

12.80

-1.80

-12.90

آیالات متحده آمریکا

401,230

506,700

321,240

-36.60

-19.90

26.30

سوئد

30,620

26,170

30,070

14.90

-1.80

-14.50

سوئیس

273,470

271,350

290,430

7.00

6.20

-0.80

تایوان

2,455,580

1,449,220

1,241,290

-14.30

-49.50

-41.00

تایلند

176,880

206,250

183,590

-11.00

3.80

16.60

اوکراین

2,080

2,760

2,870

4.00

38.00

32.70

مجموع

13,636,990

14,243,840

15,300,429

7.40

12.20

4.50

             

منبع:     STONE SECTOR,2007. Silvana Napoil

 

سنگ های تزئینی ایران، غنای ذخایر و فقر صادرات
1396/04/31 


مقدمه

 


می‌توان گفت تاریخ استفاده بشر از سنگ به ابتدای خلقت او می‌رسد. انسان اولیه بروی سنگ متولد شده، به وقت خطر در آن پناه جسته، با از ابزار ساده از آن سرپناه ساخته، وسایل و ابزار زندگی خود مانند ابزار شکار، زراعت، دفاع و زینت‌آلات خود را از سنگ تراشیده و گاه حتی آن را مورد پرستش خود نیز قرار داده است. سنگ‌های ساختمانی سنگ یکی از مصالح ساختمانی بسیار کهن است.

 

 

 

 

مقدمه

می‌توان گفت تاریخ استفاده بشر از سنگ به ابتدای خلقت او می‌رسد. انسان اولیه بروی سنگ متولد شده، به وقت خطر در آن پناه جسته، با از ابزار ساده از آن سرپناه ساخته، وسایل و ابزار زندگی خود مانند ابزار شکار، زراعت، دفاع و زینت‌آلات خود را از سنگ تراشیده و گاه حتی آن را مورد پرستش خود نیز قرار داده است. سنگ‌های ساختمانی سنگ یکی از مصالح ساختمانی بسیار کهن است. تاکنون سنگ‌ها را به دسته‌های گوناگونی تقسیم کرده‌اند. در کل سنگ‌های ساختمانی به آن دسته از سنگ‌ها اطلاق می‌شود که به هر شکل و اندازه با تغییر شکل فیزیکی یا بدون تغییر در یکی از قسمت‌های ساختمان مثل، پی‌ها، کف، دیواره‌ها، نما، سنگ‌فرش جاده‌ها و محوطه‌ها، دیواره پل‌ها، دیواره‌های آب‌برگردان رودخانه‌های کنار شهرها، ساختمان‌های زیرزمینی و . . . به‌کار می‌روند. این سنگ‌ها به‌دو دسته زیربنایی و تزئینی و نما تقسیم می‌شوند. در این مقاله سنگ‌های تزئینی و نما مورد نظر ماست. با وجود تنوع زیاد سنگ‌ها در طبیعت، تنها تعداد محدودی از آنها برای استفاده در نمای ساختمان مناسب می‌باشند. علاوه بر قابلیت دسترسی و استخراج آسان، سنگی که در ساختمان استفاده می‌شود باید از نظر قابلیت کار کردن روی آن، ظاهر،‌ دوام، بافت و تخلخل مناسب و ایده‌آل باشد. منظور از قابلیت کار کردن روی یک سنگ این است که کار برش دادن، شکل‌دهی و صیقل‌ دادن سنگ به‌راحتی انجام‌پذیر باشد. سنگ‌های تزئینی و نما رایجترین سنگ‌های مورد استفاده در ساختمان‌ها بهعنوان سنگ نما عبارت‌اند از گرانیت و سنگ‌های آذرین وابسته، سنگ‌آهک و مرمر و سنگ‌آهک دگرگونشده و همچنین ماسهسنگ و اسلیت که نوعی شیل دگرگونشده میباشد و به آسانی می‎‎توان آن را به ورقههای نازک، بزرگ و تخت تبدیل کرد. این گروه از سنگ‌های ساختمانی‌ را به نام‌های مختلف از جمله سنگ‌های تزئینی، نما، روکار، صیقل‌پذیر، بعددار و . . . می‌شناسند. در کل سنگ‌های تزئینی به سنگ‌هایی گفته می‌شود که استحکام لازم را داشته و بتوانند به اشکال و اندازه‌های مختلف بریده و تراشیده و شکل‌داده شوند و پس از ساب و صیقل در قسمت‌هایی از ساختمان و بنا‌ها که در معرض دید است (مانند پوشش داخلی و بیرونی، کف اتاق‌ها، سالن‌ها، راهروها، محوطه‌ها، پله‌ها، نرده‌ها و دیواره‌های تونل‌های مترو و . . . ) به‌کار گرفته شوند. سنگ‌های تزئینی را می‌توان به 4 گروه تقسیم‌بندی نمود: - گروه سنگ‌های سخت و مقاوم (گروه گرانیت) - گروه سنگ‌های نسبتاً سخت (گروه ماسه‌سنگ‌ها و کنگلومراها) - گروه سنگ‌های نیمه‌سخت و نسبتاً مقاوم (گروه سنگ‌های آهکی) - گروه سنگ‌های نسبتاً نرم (گروه سرپانتین، توف‌ها و شیل‌ها) گروه گرانیت گرانیت‌ها به‌دلیل سختی‌ زیاد، جلا، زیبایی، تنوع طرح‌ها و رنگ‌ها در بازار جهانی به‌عنوان یک سنگ‌ تزئینی لوکس و گران‌قیمت مطرح می‌باشد. سنگ‌های این‌ گروه در اشل موهس دارای سختی بیش از 4 هستند. معمولاً به رنگ‌های ساده و گاه الوان دیده می‌شوند. برش‌پذیر و صیقل‌پذیرند. گروه گرانیت استحکام قابل توجهی در مقابل آسیب‌های جوی از جمله آب، باد، نور خورشید، یخ‌زدگی و آلودگی‌های جوی و محیطی دارند. بیشتر سنگ‌های این گروه آذرین هستند. گروه گرانیت شامل سنگ‌های گرانیتی، گرانودیوریتی، ‌گابرو، لابرادوریت، برخی سینیت‌ها، گنایس، شیست‌ها، آمفیبولیت شیست‌ها، بازالت‌ها وآندزیت‌ها می‌باشد. از دید تجاری گروه گرانیت علاوه بر موارد شرح داده شده شامل انواع گنایس مانند گنایس‌گرانیت، گرانیت‌گنایس و انواع حدواسط آنها که تحت عنوان گرانیت سیاه نام‌گذاری‌ شده است، می‌باشد. به‌طور کلی تمام سنگ‌های آذرین و دگرگونی کریستالین تحت عنوان گرانیت شناخته می‌شوند. گرانیت‌ها از سنگ‌های بسیار پرکاربرد می‌باشند. از آنها به‌عنوان شمع در پل‌ها، دیواره‌های آب‌برگردان رودخانه‌های داخل یا نزدیکی شهرها و تأسیسات دریایی، نمای پل‌ها، قسمت‌های خمشی ساختمان‌ها، سنگ‌فرش ساختمان‌ها و خیابان‌ها و پیاده‌روها، بناهای یادبود و نما و کف ساختمان‌های اداری،‌ تجاری و مسکونی و . . . استفاده می‌شود. در استاندارد ASTM96-615ویژگی‌های لازم برای سنگ گرانیت ساختمانی به شرح زیر است (اطلس سنگهای تزیینی و نمای ایران، 1383):

 

1_01.jpg

 

در صنعت سنگ‌های نما تنها آن دسته از گرانیت‌ها که فاقد آلتراسیون بوده و پدیده‌های تکتونیکی و به‌ویژه میکروتکتونیک را تحمل نکرده باشند و از نظر رنگ نیز دارای ارزش در بازار باشند، مطرح می‌باشند. گرانیت‌های روشن و قرمز و صورتی (گرانیت‌های آلکالن Q+F) و یا گرانیت‌های رنگین، به‌دلیل رنگ خود بسیار ارزنده هستند و در بازار جهانی جایگاه ویژه‌ای دارند. گرانیت‌های ناحیه خوی، پیرانشهر در آذربایجان غربی از این نظر منحصربه‌فرد هستند. گرانیت‌های خاکستری رنگ (گرانیت‌های کالکوآلکالن Q+F)، برحسب درجه تیرگی و روشنی و اندازه کانی‌ها دارای مرغوبیت متغیری هستند. گرانیت‌های شیرکوه در یزد و الوند در همدان، خرم‌دره زنجان و غیره دارای طیف وسیعی از انواع گرانیت‌ها، با رنگ‌ها و بافت‌ها مختلف هستند. سینیت (F.alc.+Plg)، دیوریت (Plg)، گابرو‌ (Plg) و سنگ‌های خروجی هم‌ارز آنها مانند تراکیت، آندزیت و بازالت‌ها و همچنین سنگ‌های دیگری مثل نفلین‌سینیت (F+f)، پریدوتیت، پیروکسنیت، آمفیبولیت و سنگ‌هایی از این قبیل به‌دلیل عدم وجود کوارتز در صورتی‌که کاملاً تازه (fresh) بوده و دگرسان نشده باشند و در مقطع صیقلی دارای رنگ‌های زیبایی باشند می‌توانند به‌عنوان سنگ نما به‌کار برده شوند. گروه ماسه‌سنگ‌ها و کنگلومراها سنگ‌های این گروه دارای کوارتز به مقدار زیاد و فلدسپات که با سیمآنهای مختلف (سیلیسی، آهکی، رسی، اکسید آهن) به‌هم جوش‌خورده و به‌شکل سنگی یک‌پارچه درآمده‌اند تشکیل شده‌اند. دارای بافت آواری می‌باشند. رنگ ماسه‌سنگ بیشتر به نوع سیمان و ماتریکس آن بستگی دارد. برحسب این‌که سیمان به‌کار رفته در سنگ سیلیسی یا آهکی یا نوع دیگری باشد ماسه‌سنگ را ماسه‌سنگ سیلیسی یا آهکی یا . . . می‌نامند. ماسه‌سنگی که دارای کوارتز زیاد و سیمان سیلیسی باشد به‌نام ماسه‌سنگ کوارتزیتی و ماسه‌سنگی که دارای بیش از 25 درصد فلدسپات باشد به‌نام ماسه‌سنگ آرکوزی یا فلدسپاتی نامیده می‌شود. اگرعناصر سازنده ماسه‌سنگ درشت باشد آن را کنگلومرا می‌نامند. این سنگ دارای قلوه‌های بزرگ‌ گردشده می‌باشد که به‌علت داشتن سیمان و سنگ‌های تشکیل‌دهنده متعدد جالب توجه می‌باشد. کنگلومراها در صورتی که ضخیم‌لایه باشند و عناصر تشکیل‌دهنده آنها کاملاً توسط سیمان به‌هم جوش‌خورده باشند می‌توانند سنگ‌های تزئینی بسیار جالبی را ایجاد نمایند. اگر عناصر و قطعات کنگلومرا آهکی‌ باشد و سیمان و زمینه آن نیز آهکی باشد و سنگ دارای رنگ‌های مناسبی چه در قطعات و چه در سیمان باشد کنگلومرایی ایده‌آل‌ برای اهداف زینتی می‌باشد. یکی از شرایط فیزیکی برای بکارگیری کنگلومراها این است که هنگام شکست کنگلومرا عناصر سازنده (دانه‌ها) با سیمان با هم شکسته شوند و آزاد سازی عناصر به تنهایی ممکن نباشد. گروه سنگ‌های آهکی سنگ‌های ساختمانی و تزئینی عمدتاً از سنگ‌های آهکی می‌باشند. این‌ دسته از سنگ‌ها به‌علت سختی مناسب، قابلیت ساب و برش، تنوع رنگ‌، مقاومت بالا، قابلیت استخراج آسان و‌ فراوانی ذخایر جایگاه ویژه‌ای در بازار جهانی سنگ‌های ساختمانی‌ و تزئینی دارند. به‌طور کل سنگ‌آهک سنگی ا‌ست رسوبی، متشکل از کربنات کلسیم (کلسیت) یا کربنات مضاعف کلسیم- منیزیم (دولومیت) که می‌تواند با وجود مقادیر جزیی ناخالصی به رنگ‌های متنوعی مبدل شود. اگر میزان کربنات منیزیم در این سنگ کمتر از 5 درصد باشد سنگ‌آهک، و اگر این میزان بین 5 تا 40 درصد باشد سنگ‌آهک دولومیتی، و اگر کربنات منیزیم آن بیش از 40 درصد باشد دولومیت نامیده می‌شود. از دیدگاه تجاری این گروه علاوه بر سنگ‌های یاد شده شامل سنگ‌های دگرگون‌شده آهکی نیز می‌باشند که اغلب مرمرها را تشکیل‌ می‌دهد. گاه در سنگ‌های آهکی ناخالصی‌هایی وجود دارد که هنگام متامورفیسم شکل‌های زیبایی به سنگ می‌بخشد. مثلاً حضور اکتینولیت در مرمرها رنگ سبز و اکسیدهای آهن رنگ قرمز خونی به‌ آنها می‌دهد. طبق استاندارد ASTMسنگ‌آهک ساختمانی بر اساس وزن مخصوص آن به 3 گروه زیر تقسیم شده‌اند: 1. سنگ‌آهک ساختمانی با چگالی کم سنگ‌آهک بین 1760 تا 2160 کیلوگرم بر متر مکعب 2. سنگ‌آهک ساختمانی با چگالی متوسط سنگ‌آهک بین 2160 تا 2560 کیلوگرم بر متر مکعب 3. سنگ‌آهک ساختمانی با چگالی زیاد سنگ‌آهک بیشتر از 2560 کیلوگرم بر متر مکعب مشخصات فیزیکی و مکانیکی لازم برای این سنگ‌های به‌شرح زیر است (اطلس سنگهای تزیینی و نمای ایران، 1383):

 

2_01.jpg

سنگ‌های آهکی خود به چند دسته زیر تقسیم‌بندی می‌شوند: 1. تراورتن 2. مرمر 3. مرمریت 4. سنگ چینی 5. کریستال 1. تراورتن تراورتن‌ها محصول چشمه‌های آهک‌ساز قدیمی هستند که به‌صورت پهنه‌های نسبتاً وسیعی دیده می‌شوند. در اغلب موارد لایه‌ها در ذخایر تراورتن افقی‌اند و یا با شیب ملایمی که تابع مورفولوژی سطح زمین است، مشاهده می‌گردند. معادن عظیمی از تراورتن در آذرشهر، تکاب و محلات موجود است. تراورتن در حالتی که رنگ سفید یکنواخت داشته باشد بسیار مرغوب است. به‌جز سفید به رنگ‌های کرم، زرد، قهوه‌ای، خاکستری و یا مخلوطی از آنها نیز دیده می‌شود. تا حدودی بافت متبلور یا ریزبلور دارد و دارای تخلخل است. لایه‌لایه و کندویی مانند است و به حالت استالاکتیت‌های کوچک دیده می‌شود. تراورتن به دلایلی پرمصرف‌ترین و ایده‌آل‌ترین سنگ ساختمانی است. آن دلایل عبارتند از: - مقاومت قابل قبول - برش‌پذیری و صیقل‌پذیری ایده‌آل - شرایط استخراج ایده‌آل. به‌دلیل این‌که اغلب با لایه‌بندی افقی، شیب کم و در نقاط کم ارتفاع و قابل دست‌یابی تشکیل می‌گردند. - عدم وجود ساختارهای تکتونیکی بر روی این ذخایر. تراورتن‌ها به‌دلیل جوان بودن (کواترنر) بعد از فازهای کوهزایی مختلف زمین‌شناسی تشکیل یافته‌اند. - زیبای ظاهر - وجود تخلخل جهت چسبیدن کامل به ملات - ارزانی نسبت به سایر سنگ‌ها 2. مرمر برخی به غلط مرمر را معادل اونیکس (Onyx) یا ماربل (Marble) می‌دانند. مرمر در واقع معادل اونیکس‌ماربل (Onyx Marble) یا اونیکس مکزیکی (Mexican Onyx) است. سنگی ا‌ست لایه‌لایه و نیمه‌شفاف که از کلسیت تشکیل‌شده و ریزبلور می‌باشد. در صورتی که مرمر درشت‌بلور باشد اغلب از نوع آراگونیت می‌باشد. مرمر نیز مانند تراورتن حاصل چشمه‌های آبگرم قدیمی‌ می‌باشد. در فرآیندهایی که در این‌گونه چشمه‌ها صورت می‌گیرد اگر افت دمای آب کند باشد آراگونیت (مرمر) تشکیل می‌شود و اگر افت دما به تندی صورت گیرد تراورتن شکل می‌گیرد. ساختار معمول مرمر به‌صورت فیبری است. ماربل‌ها، سنگ‌های آهکی دگرگون شده می‌باشند که بافت موزائیکی پیدا کرده و در رخساره آمفیبولیت متامورف شده‌اند. این دسته از سنگها دارای رنگ شفاف و یا رنگ سبز کم‌رنگ می‌باشند. رنگ سبز ناشی از وجود کانی اکتینولیت می‌باشد. علت زیبایی مرمر نه‌تنها مربوط به رنگ و طرح آن بلکه به درجه شفافیت آن نیز می‌باشد که حالت نمایشی رنگین‌کمانی زیبایی به‌ آن می‌بخشد. در استاندارد ASTM97-503سنگ مرمر ساختمانی به چهار گروه: کلسیت، دولومیت، سرپانتین و تراورتن تقسیم شده است. مشخصات فیزیکی و مکانیکی این چهار گروه به‌شرح زیر است (اطلس سنگهای تزیینی و نمای ایران، 1383):

 

311.jpg

 

قابلیت حل شدن مرمر در آب خالص 13 میلی‌گرم بر لیتر است (در فشار جو و حرارت 16 درجه) این سنگ تزئینی در مقابل نور تغییر رنگ داده و لایه‌بندی به‌خصوصی را نشان می‌دهد. بیشترین کاربرد مرمر در پوشش دیوارها، سرویس‌های لوکس، دکوراسیون داخلی ساختمان، مجسمه‌سازی و ساخت میزهای سنگی و کاشی‌های مرمرین می‌باشد.

3. مرمریت از دیدگاه علمی سنگی به‌نام مرمریت وجود ندارد اما در ایران این سنگ معادل ماربل قرار داده شده است. ماربل سنگی‌ است آهکی و دگرگون با وزن مخصوصی بیشتر از سنگ‌آهک و مرکب از بلور کلسیت، دولومیت و یا هر دوی آنها که دارای بافت دانه‌شکری یکپارچه یا موزائیکی ریزدانه می‌باشد. از دید تجاری مرمریت شامل کلیه سنگ‌های آهکی اعم از دگرگون و یا غیردگرگون و نیز تبلور مجدد یافته می‌شود. این سنگ مناسب برای صیقل دادن می‌باشد و دارای جلای مناسبی است. مرمریت برحسب مقدار کربنات منیزیم به نام‌های مرمریت کلسیتی، مرمریت منیزیتی یا مرمریت کلسیتی‌دولومیتی و دولومیتی نامیده می‌شود. این سنگ می‌تواند با توجه به نوع ناخالصی از رنگ‌های روشن مانند سفید تا رنگ‌های تیره دیده شود. 4. سنگ چینی همان سنگ‌آهکی دگرگون یا مرمریت است که دارای بلورهایی قابل رویت می‌باشد. در واقع این گروه از سنگ‌های آهکی مرمریت‌های دانه‌ریزی هستند که بافتی تمام بلورین داشته و عمدتاً از کلسیت و به‌مقدار کمی ولاستونیت (به‌عنوان کانی فرعی) تشکیل شده است و بافت آن به‌طور انحصاری دانه‌شکری است. به این دلیل به آن سنگ چینی می‌گویند که در ضخامت‌های کم (حدود دو سانتی‌متر) در مقابل ضربه صدای چینی می‌دهد. سه نوع سنگ چینی در بازار وجود دارد: - چینی سفید - چینی کریستال - چینی ابری یا خاکستری (چینی‌های سفید با رگه‌های تیره) البته برخی نوعی سنگ سیاه دگرگون را نیز جزو چینی‌ها می‌دانند و آن را چینی‌سیاه می‌نامند. معمولاً نام‌گذاری آنها برحسب معدن یا محل پیدایش آنها است مثلاً چینی سنندجی و . . . . 5. کریستال به سنگ‌آهکی دگرگون (مرمریت و چینی) گفته می‌شود که بلورهای تشکیل‌دهنده‌اش درشت باشند. گروه سنگ‌های نرم این گروه از سنگ‌های تزئینی از سنگ‌های دگرگون غیرآهکی، رسوبی نرم (شیل‌ها) و آذرآواری (توف‌های رنگین) می‌باشند که تا حدودی دگرسان شده‌اند. گروه سرپانتین دارای رنگ سبز ویژه‌ای هستند که مربوط به وفور کانی‌هایی چون کلریت، اپیدوت، اکتینولیت می‌باشد. از برخی از آنها مانند تالک‌شیست به‌دلیل مقاومت در برابر اسیدها جهت پوشش میزهای آزمایشگاهی استفاده می‌شود. شیل‌های سیاه مانند شیل‌های ناحیه فشم- لشگرک و توف‌های طالقان گاه در ساخت دیواره‌ها به‌کار گرفته می‌شوند. انتخاب معدن و سنگ برای انتخاب معدن و سنگ مناسب جهت استخراج عوامل مهمی باید مورد توجه قرار گیرند. عواملی که برای انتخاب معدن باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از: – قابلیت کوپ‌دهی – رنگ سنگ – ساخت و بافت سنگ – وسعت هوازدگی – میزان ذخیره – قابلیت کاری معدن و چگونگی دست‌یابی به آن ‌ - رنگ سنگ رنگ سنگ به رنگ کانی‌های سازنده و ارتباط هندسی کانی‌ها و نیز اندازه دانه‌ها و همچنین ناخالصی که گاه در سیمان یا ماتریکس سنگ‌های دیده می‌شود بستگی دارد. در بازار فروش، رنگ یک سنگ عامل بسیار مهمی برای تعیین ارزش و قیمت آن محسوب می‌شود. سنگ‌های گرانیتی به‌جز در موارد خاص به دلیل وجود بلورهای مختلف و وجود برخی مواد رنگارنگ در خمیره (متن سنگ) از یک رنگ تشکیل نشده‌اند، بنابراین رنگ سنگ، رنگ متن سنگ در نظر گرفته می‌شود. گروه سنگ‌های آهکی در صورتی که مواد فرعی و ناخالصی‌ها در آنها نفوذ نکرده باشد به رنگ سفید و در صورت وجود این موارد به رنگ‌های متنوعی در می‌آیند. گاه این ناخالصی کل سنگ را متأثر کرده و گاه این رنگ تنها به‌صورت لایه‌ها و یا رگه‌هایی طرح‌هایی را در متن سنگ ایجاد می‌کند. در بازار فروش ترتیب ارزش‌گذاری یک سنگ برحسب رنگ به شرح زیر است: سفید مطلق- سیاه مطلق- رنگ‌های روشن (نزدیک به سفید) – رنگ‌های نزدیک به سیاه- سنگ‌ها تک‌رنگ- سنگ‌های چند رنگ - ساخت و بافت سنگ ویژگی‌های نمود سنگ در صحرا و نیز نمود ظاهر سنگ و ارتباط و شکل هندسی کانی‌های سنگ، ساخت و بافت سنگ را تشکیل می‌دهد. به‌عنوان مثال لایه‌لایه بودن، توده‌ای بودن، شکل، نوع، اندازه‌ کانی‌ها یا بلورهای تشکیل‌دهنده و ارتباط آنها به‌هم به ساخت و بافت سنگ مربوط بوده و از نظر استحکام و زیبایی و ظاهر سنگ تأثیرگذار می‌باشند. معمولاً ساخت‌های سنگ‌ها در مقابل بافت‌های آنها تنوع کم‌تری دارند. مهم‌ترین ساخت‌ها توده‌ای، لایه‌ای، عدسی، نواری و جریانی می‌باشند. مهم‌ترین بافت‌های سنگ‌های تزئینی عبارتند از: • بافت گرانولر: اغلب گرانیت‌ها دارای چنین بافتی هستند. • بافت پورفیری: در این بافت دانه‌های بزرگی از یک یا چند کانی در داخل یک خمیره ریزبلور مشخص قرار گرفته‌اند. توده‌های نفوذی کوچک و سنگ‌های آتشفشانی چنین بافتی دارند. • با

فت درهم یا به‌هم پیوسته: در این بافت دانه‌های تشکیل‌دهنده سنگ به‌شکل باندهای نامنظم و به‌صورت متقابل درهم روییده دیده می‌شوند. • بافت موزائیکی یا دانه‌ای: بیشتر در ماسه‌سنگ‌ها و برخی مرمرها دیده می‌شود. • بافت آواری: در این بافت دانه‌هایی از سنگ اولیه به‌صورت موزائیکی (بدون درهم رفتگی) به‌هم‌ پیوسته‌اند مانند کنگلومرا. • بافت گرانوبلاستیک: همان‌ بافت گرانولر است اما در سنگ‌های دگرگونی. • بافت اُاُلیتی: در این بافت سنگ از دانه‌های کروی شکلی تشکیل شده است که در سنگ‌های کربناتی دیده می‌شود. • بافت پگماتیتی: نوعی بافت در سنگ‌های آذرین درونی به‌خصوص گرانیت‌ها است که در آن دانه‌های تشکیل‌دهنده سنگ ‌بزرگ هستند، مانند گرانیت‌های همدان. • بافت خطی یا گرافیکی: در این بافت کانی‌ها به‌صورت موازی و یا تقریباً موازی متبلور شده‌ و ظاهری مانند خط میخی پدید می‌آورند. • بافت کندویی: بلورهای سنگ به‌حالت استالاکتیت دیده می‌شوند که شکل کندویی به‌خود گرفته‌اند. این بافت در مرمر آراگونیتی دیده می‌شود. • بافت (ساخت) نواری: در این بافت سنگ به‌صورت نوارهای نسبتاً باریک دیده می‌شود و ممکن است نوارها به یک یا چند رنگ مختلف باشند. سنگ‌های رسوبی دارای چنین بافتی هستند. • بافت متخلخل: در این بافت سنگ دارای تخلخل نسبتاً زیادی است که این امر با چشم غیرمسلح نیز قابل رویت می‌باشد مانند تراورتن. • بافت‌های دیگری از جمله لکه‌ای، حلقه‌ای و... نیز ممکن است در سنگ‌های تزئینی دیده شوند. ساخت و بافت سنگ‌های مختلف در جدول 1 آمده است:

 

4111.jpg

 

- وسعت هوازدگی هوازدگی یعنی بخشی از سنگ که در معرض آب‌ و هوا قرار گرفته است با ظاهر تازه سنگ تفاوت می‌کند که این تفاوت معولاً از سطح به عمق آن کاهش می‌یابد. معمولاً هوازدگی بیشتر برای سنگ‌های گرانیتی و دگرگونی مطرح است. - قابلیت کاری معدن کانسار و چگونگی دست‌یابی به ‌آن این عامل از چند جنبه معدن‌کاری، سنگ‌بری و صیقل‌پذیری باید بررسی شود. 1. جنبه معدن‌کاری مفاهیم و فاکتورهای‌ معدن‌کاری خود باید از دو جنبه فنی و اقتصادی مورد بررسی قرار گیرند. عوامل فنی عبارتند از: - توپوگرافی ناحیه معدن (وضعیت پستی و بلندی‌های منطقه) و چگونگی دست‌یابی به کانسار - شناسایی درزه‌ها و شکستگی‌های موجود - بلوک‌دهی کانسار - کیفیت مواد (یک‌نواختی آن در نقاط مختلف) - ذخیره معدن عوامل اقتصادی شامل تمام عوامل و هزینه‌هایی که از زمان اکتشاف و استخراج سنگ تا مرحله فروش دخیل هستند می‌باشد. - محل و موقعیت کانسار و فاصله آن نسبت به بازار فروش از نظر هزینه‌های حمل - موقعیت دسترسی به‌کانسار از نظر ایجاد راه‌های ارتباطی در راه پل، گذرگاه و . . . با بازار - ضخامت باطله روی کانسار از نظر هزینه‌های باطله برداری - امکان‌سنجی کانسار از نظر مقدار تولید سالانه و عمر معدن - هزینه‌های خرید یا اجاره زمین در ناحیه معدن در صورت لزوم - امکانات آب و برق‌رسانی از شبکه ‌های موجود و سایر امکانات مورد نیاز - هزینه‌های تسطیح و محوطه‌سازی و ایجاد تأسیسات محلی - بررسی سرمایه مورد نیاز - بررسی بازار و قیمت سنگ و سوددهی معدن 2. برش و پردازش سنگ‌ها از نظر برش و پردازش به سه دسته تقسیم می‌شوند: - مواد نرم: این مواد به‌ آسانی با اره بریده می‌شوند مانند تمام سنگ های کربناتی. - مواد نیمه‌سخت: این مواد با اره بدون اشکال بریده می‌شوند مانند پاره‌ای از توف‌ها، مرمر، ماسه‌سنگ - مواد سخت: این مواد به سختی و با اشکال با اره بریده می‌شوند مانند تمام سنگ‌های آذرین نفوذی و خروجی و اغلب سنگ‌های دگرگونی. فزون بر برش، پردازش سنگ‌ها نیز از فاکتورهای مهم است که باید مورد توجه قرار گیرد. انتخاب سنگ هدف از به‌کارگیری سنگ‌های تزئینی در نما بیشتر به‌دلیل زیباسازی و در کف ساختمان‌ها معابر و محوطه‌ها علاوه بر زیباسازی استحکام و مقاومت آنها در برابر سایش و سایر عوامل می‌باشد. سنگ پس از نصب باید با عوامل فیزیکی متعددی همچون آب‌ و هوا و عوامل محیطی مقابله نمایند. بنابراین لازم است سنگ انتخاب شده متناسب با شرایط محیطی محل مورد نظر باشد تا علاوه بر طولانی شدن عمر سنگ از تخریب زودرس آن نیز جلوگیری به‌عمل آید تا نما همچنان زیبایی خود را حفظ نماید. ویژگی‌های قابل توجه در این راستا عبارتند از: - ترکیب شیمیایی سنگ - کانی‌های تشکیل‌دهنده سنگ - وزن مخصوص ظاهری - وزن مخصوص حقیقی - تخلخل - ضریب جذب آب (نفوذپذیری) - مقاومت در مقابل هوازدگی و عوامل اصلی تغییر حالت در سنگ - تأثیر باد (در فرسایش) - تغییر رنگ در اثر نور آفتاب و عوامل دیگر - مقاومت در مقابل یخ‌زدگی (ضریب انجماد) - مقاومت در برابر تغییر درجه حرارت (دما) - استحکام فشاری (تنش فشاری) - استحکام در مقابل نیروهای کششی (مدول گسیختگی یا تنش کششی) - استحکام در مقابل نیروهای خمشی و برشی (تنش خمشی یا برشی) - مقاومت در مقابل ضربه و سایش (ضریب اصطکاکی سنگ‌ها) - مقاومت در برابر سایش و خراش (ترافیک پا و مقاومت اصطکاکی) - مدول الاستیسیته - سختی و صلابت پاره‌ای از نکات قابل توجه در هنگام به‌کارگیری سنگ‌های ساختمانی که باید مد نظر داشت عبارتند از: • سنگ‌های شیستی، هورنفلس، آندزیت، بازالت و دیاباز در برابر حرارت مقاوم هستند. • سنگ‌های نرم مانند سنگ‌های کربناتی که دارای ناخالصی هستند نباید در مکان‌هایی که در تماس با رطوبت‌اند به‌کار گرفته شوند. • سنگ‌های گرانیت،‌ دیوریت، کوارتزیت، ماسه‌سنگ سیلیسی، آندزیت، تراکیت، بازالت، دیاباز و فلیت در مقابل اسیدها مقام هستند. • سنگ‌های آهکی متراکم مانند دولومیت و ماسه‌سنگ‌آهکی در مقابل قلیاها دوام بیشتری دارند. • سنگ‌هایی که ضریب انجماد آنها جزیی‌ست، در مقابل هوای سرد از هم نمی‌پاشند و برای نصب در نمای ساختمان‌های واقع در مناطق سردسیر مناسب می‌باشند. • سنگ‌هایی که ضریب سایش آنها (در اثر رفت و آمد) زیاد باشد، نباید در کف ساختمان‌ها و پله‌ها مورد استفاده قرار گیرند. • برای پوشش دادن سنگ (جهت جلوگیری از نفوذ آب و آلودگی‌های محیطی) باید از موادی استفاده شود که مانع تنفس سنگ نشود. • باید توجه داشت که یخ‌بندان مهم‌ترین عامل تخریب سنگ است. • حداقل تنش فشاری سنگ‌ها برای نصب در نمای ساختمان‌ها حدود 50 کیلوگرم بر سانتی‌متر مربع (5 مگا پاسکال) و حداقل مقاومت یخ‌زدگی حدود 150 کیلوگرم بر سانتی‌متر مربع (15 مگا پاسکال) در استاندارد آمریکایی می‌باشد. • حداقل تنش فشاری سنگ‌هایی که در پل‌سازی، پوشش کانال‌ها آب استخرها، ساختمان‌های زیرزمینی به‌کار می‌روند 1000 کیلوگرم بر سانتی‌متر مربع (100 مگا پاسکال) و حداقل مقاومت یخ‌زدگی آنها 1000 کیلوگرم بر سانتی متر مربع در استاندارد آمریکایی می‌باشد. افزایش عمر سنگ سنگ‌های تزئینی به‌کار رفته در ساختمان‌ها می‌توانند به‌مرور زمان توسط عوامل گوناگون آسیب‌پذیر و تخریب شوند. رعایت نکاتی که به‌آنها اشاره خواهیم کرد می‌توانند در کند کردن روند تخریب سنگ‌ها مؤثر باشد. این نکات به‌شرح زیرند: - سنگ‌هایی که در محیط‌های آلوده صنعتی نصب شده‌اند باید با صابون‌های اسیدی نفتی (Nephthenic acid) و صابون‌های فلزاتی مانند روی، آلومینیوم و کلسیم شسته شوند. با این کار یک لایه از صابون فلزی سوراخ‌های ریز سطحی سنگ را می‌پوشاند و بقیه منافذ سنگ خالی می‌ماند، این صابون‌ها بر خلاف صابون‌های سدیمی معمولی، آب را به‌خود نگرفته و در آن حل نمی‌شوند. - پاک‌کننده‌های ساینده نباید برروی سطح صیقلی سنگ استفاده شوند زیرا سبب از بین رفتن صیقل و شفافیت آن می‌شوند. - پاک‌کننده‌های اسیدی نباید جهت تمیزکردن مرمر و سنگ‌آهک استفاده شوند زیرا سبب انحلال و خوردگی این سنگ‌ها می‌شوند. - سطح مجسمه‌ها و سایر سمبول‌های سنگی را با یک لایه نازک پلیمری که آلودگی‌ها را جذب می‌کند بپوشانند تا با خشک شدن آن، لایه نازک به‌صورت فیلم روی آنها باقی بماند و آنها را از تخریب حفظ نماید (این پلیمرها هر یک با ترکیب مخصوصی ساخته می‌شوند). برای سنگ‌های تزئینی پلیمر فلئوسیلیکات پیشنهاد شده است. این ماده با کانی‌ها واکنش نموده و کلسیم فلوراید، سیلیکون هیدرات و سایر ترکیبات غیرمحلول را تشکیل می‌دهد. در نتیجه سطح سنگ متراکم‌تر شده و رطوبت کمتری را جذب می‌نماید. - برای جلوگیری از شوره‌زدن سنگ‌ها، توصیه شده است که ابتدا ترکیبات کانی‌ را مشخص نمایند و سپس با پاشیدن ماسه یا با استفاده از بخار گرم (متناسب با ترکیب کانی) شوره را از بین ببرند. دانشمندان یونانی استفاده از لیزر را برای زدودن سولفات از سطح مرمریت‌ها، اقتصادی‌تر می‌دانند و این روش را توصیه می‌نمایند. - برای حفظ آثار باستانی که در آنها سنگ نه به‌عنوان یک لایه نازک برای تزئین،‌ بلکه به‌صورت بلوک‌های نسبتاً بزرگ و به‌عنوان یکی از مواد اصلی و تشکیل‌دهنده به‌کار رفته است بهترین روش را مرمت و تعویض سنگ‌های تخریب شده با سنگ‌های هم‌اندازه و مشابه سنگ تخریب‌شده به روش‌های مشابه روش اولیه در زمان ساخت بنا می‌دانند. منظور از سنگ مشابه یعنی سنگی با رنگ و مطابق مشخصات سنگ اولیه می‌باشد. - سنگی که در آشپزخانه نصب می‌شود باید سخت باشد و ضریب جذب آب آن حداقل بوده و تعمیر و نگهداری آن مشکلی نداشته باشد. انواع گرانیت‌های غیرجاذب روغن برای نصب در آشپزخانه مناسب هستند. - برای جلوگیری از تخریب سنگ توسط موجودات ذره‌بینی، تزریق پنی‌سلین در داخل لایه‌های سطحی سنگ بهترین روش شناخته شده است. - هنگام نصب سنگ و برای جلوگیری از سقوط سنگ‌های نصب شده و عدم احتیاج به رول‌پلاک و حفظ زیبایی نمای ساختمان باید سعی شود (مخصوصاً در ساختمان‌های بیش از یک طبقه) حتماً از مهارهای مخصوص استفاده شود. نکاتی نیز در همین راستا باید رعایت شود: • امکان نفوذ آب به سنگ نصب شده نباید وجود داشته باشد. زیرا در اثر حرارت، آبی که نفوذ کرده به‌صورت بخار درآمده و فشار زیادی را به سنگ وارد می‌کند که این امر باعث جدا شدن سنگ از دیواره می‌گردد. در فصل گرما نیز آب وارد شده به سنگ، در اثر یخ‌بندان بر سنگ اعمال فشار کرده و سبب جدایش سنگ از نما می‌گردد. • نصب سنگ در دیوار فقط با بتون نباید انجام شود بلکه باید از قلاب یا مهارهای مخصوص استفاده گردد. به‌دلیل یکسان نبودن ضریب انبساط سنگ نصب شده با دیوار درزه‌های ریزی در ملات ایجاد شده و علاوه بر ایجاد عدم پایداری سنگ در دیوار، آب در این درزه‌ها نفوذ کرده و مشکلاتی پدید می‌آورد. • نصب پلاک نباید همراه با بالا بردن دیوار انجام پذیرد. زیرا ممکن است در اثر نشست دیوار، پلاک‌ها شکم داده و فروریزند. نصب پلاک‌ها الزاماً باید پس از اتمام سفت‌کاری ساختمان انجام شود. فقط در ساختمان‌های بتون آرمه و فلزی نصب سنگ همزمان با پیش‌روی دیوار اشکالی پدید نخواهد آورد. • جنس مهار یا قلاب‌ها باید از نوع برنج یا فولاد ضد زنگ باشد تا مهار زنگ نزند. روش‌های پی‌جویی، استخراج و طراحی معادن سنگ‌های تزئینی روش‌های پی‌جویی سنگ‌های ساختمانی و تزئینی با توجه به زمین‌شناسی هر منطقه و نیز با توجه به معادنی که تاکنون در آن منطقه کشف شده‌اند به‌قرار زیر است: • با استفاده از نقشه‌های زمین‌شناسی 1:250000 و 1:10000 که سطح کشور را پوشش داده‌اند و بهره‌گیری از سایر اطلاعات زمین‌شناسی موجود در هر استان، سازندهای دارای واحد سنگی مناسب جهت سنگ‌های ساختمانی و تزئینی شناسایی شده و از این واحدها در مقاطع مختلف سازند بازدید به‌عمل می‌آید. با تلفیق کلیه اطلاعات در مورد چگونگی اکتشاف برنامه‌ریزی می‌شود. • باید با در نظر گرفتن شرایط استخراج، امکانات دست‌یابی و ایجاد سینه‌کارهای استخراجی (دهانه‌معدن) انجام گیرد. در صورتی که سنگ‌های تزئینی استثنایی باقیمت بالا مورد نظر باشند شرایط استخراج دشوار نیز ممکن است به‌صرفه باشد. • حالت صخره‌ای بودن دامنه کوه، به‌طوری‌که سطوح صاف و بدون درز و شکاف (سطوح غیرمضرس سنگ‌ها) در سطح کوه قابل رؤیت باشد، وجود صخره‌های بزرگ و سالم رها شده در دامنه کوه و رنگ ظاهری (به‌عنوان مثال سفیدی کوه)، می‌توانند راه‌گشا باشند و این مناطق باید بیشتر بررسی شوند. • در صورتی‌که یک واحد سنگی، از نظر مشخصات کلی جهت سنگ ساختمانی و تزئینی، مناسب تشخیص داده‌ شد، باید در مقاطع و نقاط مختلف منطقه بازدید شود و بلوک‌‌های بدون مواد روباره‌ای و با شیب توپوگرافی و موقعیت مکانی و معدنی مناسب، جهت بررسی بیشتر انتخاب می‌گردند. • بلوک یا بلوک‌های معدنی انتخاب شده باید مورد بازدید دقیق قرار گرفته و از نظر وضعیت میکروتکتونیکی، وجود درز و شکاف‌ها، ابزار، شرایط استخراج و امکانات احداث سینه‌کارهای استخراجی و امکاناتی دستیابی،‌ ارزیابی می‌شوند. • یک قطعه سنگ نسبتاً بزرگ و قابل حمل که عارضه خوبی از کل معدن باشد باید انتخاب شود و جهت تهیه پلاک‌های آزمایشی به سنگ‌بری حمل گردد. قطعه سنگ مورد نظر جهت بررسی ظاهر سنگ در مقاطع مختلف،‌ قابلیت برش و ساب و مقاومت در جهات مختلف، برش خورده و با در نظر گرفتن تجربه کارگر سنگ‌بر مورد بررسی قرار می‌گیرد. • در صورتی که مطالعات اولیه،‌ مناسبت سنگ مورد نظر را تأیید کند، استخراج چند کوپ به‌صورت آزمایشی،‌ با مشورت یک استادکار استخراج سنگ و با استفاده از امکانات معدنی نزدیکترین سینه‌کارهای فعال معدنی موجود در استان و حمل کوپ به سنگ‌بری، جهت انجام تست‌های تجربی، تهیه‌پلاک‌های استاندارد، بررسی سطح صیقلی سنگ از نظر زیبایی و قیمت‌گذاری و بازاریابی انجام می‌شود. به‌علاوه در این راستا شرایط فنی برش و تهیه پلاک مشخص می‌شود و کلیه اطلاعات لازم به‌دست می‌آید. • بازدید یک کارشناس خبره و با تجربه معدن‌شناسی که سال‌ها در معادن سنگ کارکرده است از بلوک معدنی مورد نظر جهت تأیید کار و برنامه‌ریزی ادامه عملیات اکتشافی، می‌تواند در جلوگیری از ناقص بودن کار و اجتناب از کارهای اضافی و هزینه‌های بی‌مورد مفید واقع شود. برای انتخاب بهترین روش استخراج سنگ‌های تزئینی قبل از هر چیز باید نکاتی را مد نظر قرار دهیم: الف) خصوصیات کانسار و نوع سنگ ساختمانی پیش از طراحی معدن، باید کلیه مسائل زمین‌شناختی و کانی‌شناسی به‌طور دقیق بررسی شوند. ابتدا لازم است اطلاعاتی از قبیل فرم و شکل کانسار، نوع ماده معدنی، ترکیب شیمیایی، میزان ذخیره، ضخامت باطله، محل مصرف و ‌. . . مورد ارزیابی قرار گیرد. ب) نوع کارگاه استخراج اولین بحثی که در این زمینه مطرح می‌گردد این است که معدن مورد نظر باید روباز استخراج شود یا زیرزمینی. در مجموع مسائل و مشکلات یک معدن روباز بسیار کمتر از یک معدن زیرزمینی‌ است. توجه به این نکته لازم است که تاکنون استخراج سنگ ساختمانی در ایران روباز بوده است. با وجود این‌که طراح معدن در انتخاب این موضوع تا حدودی آزاد است اما همیشه نمی‌توان تنها با تکیه بر نظر طراح نوع کارگاه را مشخص نمود. از جمله عواملی که در این تصمیم‌گیری دخیل‌اند می‌توان به ضخامت باطله روی معدن، قدرت و انواع ماشین‌آلاتی که برای باطله‌برداری در اختیار داریم اشاره نمود. ج) میزان تولید در میان عواملی که باید جهت انتخاب روش استخراج مورد توجه قرار گیرند، میزان ماده معدنی مورد نیاز بر مبنای بازار مصرف نیز باید درنظر گرفته شود. معدن باید براساس رفع نیازمندی‌های محلی و بازار مصرف داخلی و خارجی و امکان صدور به خارج طراحی شود و میزان تولید با عامل مصرف در داخل و خارج کنترل شود. با توجه به میزان تولید است که امکان توسعه یا تجدید کارگاه‌ها وجود دارد. د) روش‌های کندن سنگ یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده در بخش صادرات سنگ، تکنولوژی استخراج است. روش‌های معمول استخراج در کشور‌های پیشرفته عبارت است از: 1. روش چال‌زنی موازی با استفاده از پاس، گوه و جک و استفاده از سیم برش فولادی در این روش ابتدا با توجه به ابعاد بلوک مورد نظر، چال‌های موازی عمودی و افقی به فواصل 10 تا 20 سانتی‌متر حفر می‌شود. سپس به کمک نعل و پاس بلوک را آزاد می‌کنند. برای حفر چال‌های موازی از چکش‌های معمولی کوه‌بری استفاده می‌شود. 2. استفاده از دستگاه برش الماسه در این روش سیم برش، متشکل از کابل فولادی،‌ فنر، بوش و بوش الماس‌دار (سگمنت الماسه) می‌باشد. دستگاه برش با نیروی محرکه سیم در نزدیکی سطح برش قرار داده می‌شود و طول سیم متناسب با سطح مورد نظر که می‌خواهیم برش داده شود انتخاب می‌گردد. در امتداد اضلاع بلوک مورد نظر چال‌های عمودی و افقی با قطر 3 الی 8 اینچ، متناسب با سطحی که قرار است بریده شود عبور می‌دهند. دو سر سیم را در داخل دستگاه برش به‌هم وصل کرده و دستگاه را به‌کار می‌اندازند. 3. به‌کار گرفتن دستگا‌ه‌های شیارزن این دستگاه تنها در مورد سنگ‌های نه‌چندان سخت به‌کار می‌رود و برای سنگ‌های سخت نظیر گرانیت کاربرد ندارد. با استفاده از این ماشین صفحات متعددی از یک بلوک در طول یک خط بریده می‌شوند. 4. استفاده از شعله این روش که منحصراً در برخی معادن گرانیت مورد استفاده قرار می‌گیرد، به کمک شعله و در سطوح مختلف برش ایجاد می‌شود. در میان این روش‌ها اقتصادی‌ترین روش استفاده از سیم برش الماسه و چال‌زنی موازی است. در شرایط کنونی ایران معدن‌کاری بیشتر بر تجربه تکیه دارد و نیاز است که این تجربیات گردآوری شود و به شیوه‌های علمی تدوین گردد و با روش‌های علمی و تخصصی دنیا منطبق شود و به‌صورت دستور کار درآید. عوامل مؤثر در روش‌های استخراج عوامل زیر نقش قابل توجهی در انتخاب روش استخراج ایفا می‌کنند و عبارتند از: 1. قیمت بلوک 2. دسترسی به ماشین‌آلات 3. نیروی متخصص 4. ترکیب روش‌ها 5. امکان استفاده از ضایعات 6. تعداد پله‌ها و طول کارگاه 7. امکان تأمین آب کافی 8. تأمین نیروی برق منابع سنگ‌های ساختمانی و نما در ایران ایران را میتوان از جمله کشورهایی دانست که در زمینه سنگ‌نما و تزئینی از قابلیت‌های معدنی بسیار بالایی برخوردار است. هرچند بهزعم استخراج نسبتاً زیاد این مواد، در دهه گذشته این قابلیتها در بسیاری موارد مورد توجه قرار نگرفته است. در ایران، سنگ‌های ساختمانی و نمای بسیار گوناگونی با خاستگاه رسوبی، آذرین و دگرگونی یافت میشود. ترکیب و ویژگیهای شیمیایی، نمود رنگی و دامنه سنی سنگ‌های ساختمانی و نما در ایران بسیار متفاوت است که در زیر بهطور فشرده بیان میشود: 1) سنگ‌های آذرین: در ایران سنگ‌های ساختمانی آذرین بهگونههای زیر یافت میشوند: سنگ‌های آذرین درونی: گرانیتوئیدها (گرانیت، گرانودیوریت، مونزونیت و سینیت)، گابرو- گابرودیوریت‌ها و الترامافیک‌ها سنگ‌های آذرین بیرونی و آذرآواری: داسیتوئیدها، بازالت‌ها، آندزیت‌ها و توف‌ها در ایران تا کنون بیش از 500 توده نفوذی از گونههای یادشده شناخته شدهاست. بیشتر تودههای نفوذی که قوارهدهی خوب و رنگ زیبا دارند، متعلق به مزوزوئیک و ترشیری میباشند. پارهای از این تودهها عبارت‌اند از: - تعدادی از تودههای نفوذی محور تاکستان- تارم- هشتجین، اهر و سیهرود، - تعدادی از توده‌های نفوذی محور ارومیه- دختر (در مناطق قم، نطنز و انار)، - گرانیتوئیدهای محور زاهدان- سراوان، - گرانیتوئیدها و گابروهای زون سنندج- سیرجان بهویژه سنندج- سیرجان شمالی، - تودههای نفوذی گرانیتوئیدی و گابرویی ماسوله- آستارا، - تودههای نفوذی گرانیتوئیدی کرج- طالقان- کلاردشت، - اندکی از تودههای نفوذی شمال‌خاوری ایران (زون تکنار- بینالود و کویر- سبزوار). 2) سنگ‌های دگرگونی: در کشور ما سنگ‌های ساختمانی و نمای دگرگونی از نوع مرمر، انواع شیست، هورنفلس، گنایس یافت میشود. سنگ‌های یادشده در بسیاری از مناطق دگرگونی مانند ناحیه تویسرکان، مهاباد و نقده وجود دارند. همچنین در خاور ایران، در ناحیه بیرجند و خاور قاین سنگ‌های شیستی و آمفیبولیتی بسیار زیبایی شناخته شده است، در صورتیکه در آینده قوارههای کوچک با رنگ زیبا مرسوم شود، ایران از اینگونه سنگها فراوان دارد (ناحیه تکاب، انار، سیستان و بلوچستان، کرمان و ...). 3) سنگ‌های رسوبی: در ایران سنگ‌های رسوبی با قوارهدهی خوب و رنگهای زیبا با ترکیب متفاوت در افقها و دامنه سنی متفاوتی شناخته شدهاند که مهمترین آنها عبارت‌اند از: سنگ‌های رسوبی آهکی بلورین سازند روته: سنگ‌های این سازند در بسیاری از مناطق ایران، بهویژه در زون سنندج- سیرجان قوارهدهی خوب و رنگ سفید دارند. سازند آهکی لار و دلیجان: در پارهای از مناطق همچون البرز و ایران مرکزی و بهویژه زون سنندج- سیرجان، سنگ‌های این سازند قوارهدهی خوبی دارند. سازند ماسهسنگی هجدک: این سازند در خاور ایران مرکزی (باختر طبس، مسیر جاده خور- طبس) دارای رنگ مشکی و قوارهدهی خوب است. سنگ‌های آهکی کرتاسه: پارهای از سنگ‌های آهکی کرتاسه ایران مرکزی، ناحیه بافق، کرمان، خاور ایران، زون سنندج- سیرجان (منطقه اصفهان، نیریز، پیرانشهر، کرمانشاه) و در زون زاگرس در منطقه چهارمحال و بختیاری (سازند سروک) و کرمانشاهان، دارای رنگ مناسب سفید، خاکستری، شیری با قوارهدهی مطلوب هستند. کنگلومرای فجن: سنگ‌های کنگلومرای سازند فجن و کرمان در البرز و ایران مرکزی با سن پالئوسن، دارای قوارهدهی خوب و رنگ زیبا هستند. سازند قم: بخش fسازند قم در ایران مرکزی (ناحیه آباده، ناحیه آبگرم قزوین- جنوب ابهر) گاهدارای رنگ سفید مایل به زرد تا خاکستری با قوارهدهی خوب است. سازند آسماری: در پارهای از نقاط زاگرس (استانهای کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری و کهکیلویهو بویراحمد)، سنگ آهک آسماری، قوارهدهی دارد و برای استفاده به‌عنوان سنگ نما مناسب می‌باشد. تراورتن‌های میوسن پسین تا کواترنر: در برخی از مناطق ایران در زمان یادشده تراورتن تشکیل شده و پارهای از آنها قوارهدهی خوبی دارند و هماکنون استخراج میشوند. سنگ‌های ساختمانی، تزئینی و نمای ایران از توانمندی‌های بالای معدنی کشور بهشمار می‎‎آیند. این ذخایر از لحاظ گوناگونی در طرح، رنگ، بافت، کیفیت، غنا و ارزش اقتصادی، در میان گونههای مشابه در دنیا، ممتاز، کمنظیر و در برخی موارد بینظیر بوده و در نتیجه میتوانند یکی از نقاط قوتبخش معدن، چه در زمینه استخراج و تولید داخلی و چه در زمینه صادرات و کسب درآمدهای ارزی به‌شمار آیند. براساس مطالعات انجام شده، ذخایر اصلی شناختهشده قطعی قابل بهرهبرداری در کشور عبارت‌اند از: تراورتن (59 میلیون تن)، مرمر (6/3 میلیون تن)، مرمریت (500 میلیون تن)، چینی (53 میلیون تن)، گرانیت (60 میلیون تن) و سنگ آهک تزئینی (100 میلیون تن). میزان ذخایر معرفی شده، بخش ناچیزی از ذخایر قطعی کشور را نشان میدهد زیرا ذخیره سنگ‌های تزئینی کشور افزون بر میلیاردها تن می‌باشد. پراکندگی سنگهای ساختمانی در ایران همانطور که قبلاً بیان شد در کشورمان چهار نوع گروه سنگ تزئینی و نما مورد استفاده قرار می‌گیرد. بر طبق آمار وزارت صنایع و معادن در سال 1384 تعداد کل 1137 معدن سنگ از انواع مختلف در حال بهره‌برداری بوده که در جدول 2 آمار تفکیکی هر کدام از معادن بر حسب استان آورده شده است. با توجه به این جدول بیشترین معادن سنگ مربوط به تراورتن و گروه گرانیت در کشور می‌باشد. لازم بذکر است که در گروه گرانیت کلیه سنگهای گرانیتوئیدی، دیوریتوئیدی، گابروئیدی و سنگهای دگرگونی قر

 

 

موانع توسعه صنعت سنگ های ساختمانی در ایران
1396/04/31 

سنگ راوی خاموش داستان خلقت است. انسان هایی که خواسته اند از مرز زمان بگذرند و آثار آنها از نسلی به نسل دیگر گذر کند، سنگ را به خدمت گرفته اند. کشور ما نیز با تاریخچه کهن خود آوردگاه بناهای منحصر به فرد تاریخی جهان می باشد که هویت فرهنگی و هنری اعصار گذشته ما را به نمایش می گذارد. بشر با پیشرفت علم و صنعت و شناخت زیبایی، رنگ و دیگر ویژگی های جالب سنگ، از آن استفاده بهینه کرده است.


 

انسان از سنگ برای زینت بخشیدن به محیط زندگی و علاوه بر آن برای ساختن مجسمه، پیکره، سنگ قبر، صنایع دستی، کف و نمای داخلی و خارجی ساختمان ها، پله ها، قرنیزها، سنگفرش خیابان ها، محوطه ها، رویه میزها، کابینت های آشپزخانه و غیره استفاده می کند. امروزه رشد جمعیت و توسعه کشور به دنبال آن ضرورت پاسخگویی به نیاز فزاینده مسکن و احداث مجتمع های مسکونی، اداری و صنعتی، اهمیت اکتشاف و بهره برداری از سنگ های ساختمانی، تزئینی و نما را دو چندان کرده است. از طرف دیگر این معادن همچون دهها ماده معدنی دیگر از قبیل مس، سرب، روی، آهن، منگنز، زغال سنگ و ... در صدور مواد غیرنفتی و ارزآوری جایگاه خاصی یافته است و در نتیجه لزوم توجه به این بخش روز به روز ضروری تر می نماید.

کشورمان ایران یکی از چند کشور تولیدکننده سنگ در جهان است که سالانه حدود 10 میلیون تن انواع سنگ در آن استخراج می شود اما به علت پائین بودن فن آوری بهره برداری از معادن و فرآوری آن در کارخانجات سنگبری از یک سو و پیشی گرفتن کشورهای صنعتی در بخش فرآوری و ساخت ماشین آلات صنعت سنگ و ارتقای استانداردهای تولید از سوی دیگر تاکنون نتوانسته است در عرصه بین المللی رقابت کند و جایگاه شایسته خود را بیابد. صنعت سنگ کشور به رغم پیشرفت های اندک دهه اخیر هنوز از بستر سنتی خارج نشده است. بدون تردید تجدیدنظر اساسی در استخراج و فرآوری تا صادرات محصول لازمه پیشرفت در این زمینه است که این خود بدون دستیابی به تکنولوژی روز و سرمایه گذاری امکان پذیر نخواهد بود. زیرا همچنان که می دانید سرمایه گذاری مولد پایه و اساس توسعه هر کشور است و این خود در قالب طرح های مختلف عمرانی و صنعتی و ... نمود می یابد. سرمایه گذاری مناسب مستلزم انجام مطالعات قبلی است که شامل ارزیابی جوانب طرح به ویژه سوددهی آن است و هرچه این مطالعات کاملتر و دقیق تر باشد نتیجه آن مطمئن تر خواهد بود. با جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل آنها و انتخاب راه های مفید می توانیم زمینه های توسعه صادرات این صنعت و دیگر صنایع کشورمان را فراهم آوریم. همچنین با توجه به اینکه کشورمان از نظر منابع طبیعی سنگ های ساختمانی وضعیت مناسبی دارد، بهره برداری مناسب با استفاده از تکنولوژی روز مطالعات پیش از سرمایه گذاری را ضروری می سازد. از سوی دیگر از نظر زیبایی و سختی سنگ معادن بی همتایی در کشورمان وجود دارد که به دلیل نداشتن ماشین آلات پیشرفته و عدم فرآوری صحیح، ارائه محصول نهایی، آن گونه که باید، امکان پذیر نیست.

علاوه بر این، فرآیند تولید سنگ در کشورهای در حال توسعه به سوی فرآوری بهتر و فنی تر به منظور افزایش صادرات در حال تغییر است و این تغییر، تقاضا برای استفاده از تکنولوژی پیشرفته از جمله استفاده از ماشین آلات فرآوری را تا حد زیادی گسترش داده است. از این رو در کشورهای دارای ذخایر و معادن سنگ های طبیعی (مثل کشورمان) به رغم نیاز به سرمایه گذاری ارزی زیاد، به پیشرفت آنها کمک خواهد کرد. با تمام این اوصاف صادرکنندگان عمده سنگ خام کشورهایی هستند که صنعت فرآوری آنها هنوز به اندازه کافی پیشرفت نکرده و از تکنولوژی پیشرفته برش و فرآوری سنگ های تزئینی گرانیت و مرمریت و نیز شناخت بازارهای بین المللی محرومند. همچنین باید گفت که علیرغم وجود معادن گسترده در کشور، صنعت سنگ ایران در مقایسه با دیگر کشورهای معدن خیز توسعه نیافته به شمار می آید.این توسعه نیافتگی دلایل دیگری نیز دارد که پس از آن برشمردن آنها، پیشنهادهایی نیز ارائه شده است.

عدم مدیریت و بهره وری :

نحوه اداره اکثر کارخانجات ما سنتی است. به استثنای درصدی از مدیران، اکثر آنان با فنون و روش های جدید تولید آشنایی ندارند. همین ویژگی در کنار وجود بازار داخلی پر رونق همراه با تقاضای سنگ ارزان و با کیفیت نازل موجب شده است تا همان روش های سنتی به کار گرفته شود که بالطبع این شیوه جایگاه چندانی در عرصه رقابت خارجی و بازارهای جهانی ندارد.

عدم استفاده مطلوب از تکنولوژی :

ورود ماشین آلات جدید در سال های اخیر موجب تحولی هر چند اندک در صنعت سنگ شده است اما به دلیل ناآشنایی و استفاده نامطلوب هیچ گاه از ظرفیت واقعی دستگاه ها استفاده نشده است.

نبود حمایت های دولتی و قانونی :

کشورهایی که در زمینه تولید و صدور سنگ به پیشرفت نایل آمده اند به لحاظ مقررات با کشور ما تفاوت های فاحشی دارند. پرداخت یارانه به صادرکنندگان، حمل و نقل ارزان، ایجاد بستر مناسب و مطمئن برای توسعه در کنار حمایت های قانونی از جمله این تفاوت هاست.

پیشنهادات :

1ـ فراهم ساختن امکان استفاده از نیروی انسانی متخصص خارجی تحت ضوابط خاص برا ی ایجاد رقابت در محیط کار و در نتیجه ارتقای بهره وری.

2ـ ایجاد یک سازمان واسطه بین کارگر و کارآفرین؛ به نحوی که واحدهای تولیدی بتوانند در زمان رونق بدون دغدغه اقدام به استخدام نیروی جدید کرده و در زمان رکود آنها را تعدیل کنند.

3ـ از میان برداشتن انحصارات محلی و منطقه ای از سنگ خام.

4ـ تشویق و حمایت از معدنکاران از طریق افزایش امکانات تولید و تأمین نقدینگی و آموزش روش های جدید استخراج خاص هر معدن.

5ـ ایجاد کارگاه های آموزشی برای مدیران برای آشنایی آنان باروش های جدید تولید در کشورهای دیگر.

6ـ آشنایی با ابزارهای مرغوب و متناسب با هر نوع تولید؛ مانند ابزارهای برش، صیقل، رزین ها، بتونه و مواد شیمیایی جدید برای سخت کردن سنگ ها و مواد دیگر.

7ـ الزام فروشندگان خطوط تولید خارجی و یا نمایندگان آنها به آموزش پرسنل ایرانی. به عبارت دیگر فروشنده باید تعهد کند سیستم و نحوه صحیح استفاده از ماشین آلات را آموزش داده و در واحدها پیاده کند.

8ـ اعطای تسهیلات بانکی با نرخ های مناسب برای تأمین نقدینگی و سرمایه در گردش واحدهای فرآوری سنگ.

9ـ ایجاد زمینه مناسب برای تولید بدون تنش های روزمره.