مدتی است که تعدادی از کشورهای جهان به شیوه ای از تولید روی آورده اند که تولید ناب نام دارد. در تولید ناب ارتباط با مشتری اهمیت زیادی دارد و تولیدکنندگان در پی آن هستند که همه مشتریان را با هر سلیقه ای از خود راضی کنند. تولید ناب همه چیز را به میزان کمتر مورد استفاده قرار می دهد. به این ترتیب کمترین سرمایه گذاری در ابزار، انبارداری و فعالیت انسانی صورت می گیرد، در عین این که به کیفیت، بهای بسیار زیادی داده می شود. این شیوه تولید با وجود آن که وارد کشور ما شده است ولی هنوز کاملاً جای خود را میان شیوه های تولید دیگر .باز نکرده است
اکثر ما هنگامی که برای خرید کالا به فروشگاهی مراجعه می کنیم، با دقت بین اجناس می گردیم تا جنس سالم را از بین انبوه کالاهایی که ممکن است هریک ایرادی داشته باشد، پیدا کنیم. این درباره کالاهای ساخت داخل بیشتر صادق است.
بارها پیش آمده سایز خود را به فروشنده گفته اید و او لباس یا کفش با همان سایز در اختیارتان قرار داده، ولی پس از امتحان کالادیده اید که این سایز پوشاک یا کفش بزرگ تر یا کوچک تر از سایزی است که شما داده اید و چه بسا اندازه یک لنگه کفش با لنگه کفش دیگر متفاوت است! حالاتصور کنید که فروشگاه یا مغازه ای که به آن مراجعه کرده اید، امکانی برای پرو کردن هم ندارد. به خاطر همین ایرانی ها عادت کرده اند هنگام خرید تمام حواس شان را به کار بیندازند تا مبادا جنسی دارای نقص نصیب شان شود یا ناچار شوند برای پس دادن جنسی که مناسب نیست دوباره روانه خیابان ها شوند. البته در صورتی که صاحب فروشگاه روی در یا دیوار مغازه اش ننوشته باشد:"جنس فروخته شده پس گرفته نمی شود"!
بسیار اتفاق می افتد که انبوهی از کالاروی دست صاحب یک کارگاه یا کارخانه باقی می ماند. این اتفاق متأسفانه در صنعت خودروسازی ما هم اتفاق می افتد. به این ترتیب که انبوهی خودرو تولید شده در پارکینگ کارخانه خودروسازی پارک می شود. چون کارخانه پیش از تولید به میزان تقاضا و قدرت خرید مشتریان توجه نداشته و تنها در فکر تولید انبوه بوده است. تمام این مشکلات با روی آوردن به تولید ناب قابل حل است.
این شرکت خودروسازی تویوتا بود که در سال ۱۹۵۰ برای نخستین بار شیوه تولید ناب را به کار گرفت. چون این شرکت در آن زمان به این نتیجه رسیده بود که بازار داخلی ژاپن کوچک است در عین این که به انواع وسایل نقلیه نیاز است. همچنین در آن زمان برای این شرکت امکان خرید گسترده آخرین فناوری های غربی وجود نداشت و به اندازه ای کارخانجات خودروسازی بزرگ در جهان وجود داشت که توان رقابت با آنها را هم در خود نمی دید. در نتیجه تویوتا به جای تولید انبوه خودرو که شرکت فورد ابداع کننده آن بود به تولید ناب روی آورد. شرایط امروز کارخانجات ایرانی مشابه شرایطی است که تویوتا در سال ۱۹۵۰ با آن روبه رو بود. بنابراین به نظر می رسد که تولید ناب شیوه تولید مناسبی برای تولیدکنندگان ایرانی است.
با این حال هنوز همه صنایع به این نوع از تولید روی نیاورده اند. سینا امیری کارشناس مدیریت و از مدیران صنایع می گوید:"کشورهای آمریکایی و اروپایی به دنبال ژاپن در این زمینه زیاد کار می کنند. جالب است که کشور ترکیه هم در این زمینه کار زیادی انجام داده است". وی درباره جایگاه تولید ناب در ایران می گوید:" در ایران کمی در حوزه تولید ناب کار شده. درواقع در صنایع بزرگ کشور ما به ویژه صنعت خودروسازی هر روز چیزی مد می شود و گاهی چند چیز مختلف مد می شود که پیروان هر یک ساز خود را می زنند!"
به این ترتیب تولید ناب هم وارد کشور ما شده است. منتها چون مدیران صنایع ما چشم اندازی از آینده برای صنعت خود ترسیم نمی کنند تا در مسیر آن اقداماتی انجام دهند، حاضر نیستند در زمینه تولید ناب هم هزینه زیادی کنند. واقعیت این است که تولید ناب از سیستم های تولیدی روز دنیاست که خیلی جاها باید هزینه هایی کرد تا به آن رسید. به عنوان مثال ژاپنی ها کار را به جایی رسانده اند که می گویند به جای استفاده بهینه از مترمربع باید حداکثر استفاده را از مترمکعب انجام داد .به عبارتی می بینید که در مکانی که تولید ناب صورت می گیرد دستگاه ها علاوه بر کف رو به بالاهم کار گذاشته شده اند. همین استفاده از مترمکعب هزینه اولیه دارد. واقعیت این است که در حال حاضر بسیاری از مدیران ما می دانند که تولید ناب چیز خوبی است ولی درک عمیقی از آن ندارند و نمی توانند نتیجه خوبی از دل آن بیرون بیاورند. در تولید ناب لازم است حداکثر صرفه جویی انجام گیرد. در حالی که صنایع ما پر از ریخت و پاش است."
با ابداع شیوه تولید ناب، عصری که مشتریان باید خود را با تولیدات کارخانجات هماهنگ می کردند به پایان رسیده است. در شیوه تولید ناب اطلاعات مربوط به مشتریان و اولویت نیازهای آنها بررسی می شود و تولیدکنندگان می کوشند چیزی را تولید کنند که مشتری از آنها می خواهد. نتیجه تنوع زیاد در محصولات تولیدی است. در حالی که در سیستم تولید انبوه که صنایع کشور ما نیز همچنان از آن پیروی می کنند، تولیدکنندگان و فروشندگان می کوشند مشتریان را مجاب کنند چیزی که آنها تولید می کنند و می فروشند برای مشتری مناسب است! نتیجه نارضایتی بسیاری از مشتریان ایرانی از کالاهای ساخت داخل است چرا که آنها امکان زیادی برای انتخاب کالای مورد نظرشان ندارند.
از طرفی تولید ناب هدف خود را این قرارداده که ضایعات هم هنگام تولید، زمان آماده سازی و تولید کالا، حمل ونقل، انبار کردن کالاو از کار افتادن ماشین آلات و ابزار صفر شود. در حالی که می دانیم در سیستم تولید انبوه که صنایع ایران همچنان از آن تبعیت می کنند همیشه نیروی کار اضافی، کالاهای انبار شده و فضای اضافی وجود دارد. از این رو است که صنایع ایران صنایعی با ریخت و پاش زیاد تلقی می شود. ضمن این که در سیستم تولید ناب کیفیت هر کالابه حدی اهمیت دارد که به محض دیدن نقصی در یک کالاخط تولید متوقف می شود تا نقص آن برطرف شود. در برخی صنایع این کار با تنظیم دستگاه ها انجام می شود و در صنایع دیگر کارگران چنان آموزش دیده اند که خودشان نقص هر کالارا تشخیص دهند و حتی یک کارگر می تواند به خاطر نقص یک کالاخط تولید را متوقف کند. در حالی که در تولید انبوه تنها مدیر اختیار این کار را دارد.
از دیگر مزیت های تولید ناب این است که جنس با کیفیت بالارا با قیمت ارزان تر روانه بازار می کند.
در تولید ناب مهم است که کالادقیقاً مطابق با مقدار تقاضا و یا تعداد مورد نیاز تولید شود. جنبه دیگر کاهش تعداد کارگران است. از طرف دیگر هم از آن جا که در تولید ناب از ماشین ها به درستی نگهداری می شود، می توان مدت های مدیدی از آنها استفاده کرد. درواقع ارزش ماشین از روی قدرت درآمدزایی کنونی آن تعیین می شود، نه تعداد سال هایی که کار کرده است. در تولید ناب اندیشه تولیدکننده کمال است. یعنی نزول پیوسته قیمت ها، به صفر رساندن میزان عیب ها، به صفر رساندن موجودی و تنوع بی پایان محصول اهداف او را تشکیل می دهد.
در پایان خط تولید دو شیوه تولیدی انبوه و ناب تفاوت قابل توجهی وجود دارد و آن این است که در کارخانه ای که تولید ناب انجام می دهد، تقریباً هیچ محوطه دوباره کاری وجود ندارد اما در کارخانه ای که تولید انبوه انجام می دهد، محصولات معیوب زیادی وجود دارند که در نهایت منجر به افزایش قیمت محصول نهایی و کیفیت پائین تر برای خریدار می شود و همچنین باعث می شوند تا توان رقابتی کارخانه کاهش پیدا کند. در واقع می توان گفت تولید ناب، یک فلسفه تولید است که سعی می کند اصول تولید دستی را با اصول تولید انبوه ترکیب کند. در تولید دستی هیچ تولیدی آغاز نمی شود مگر آن که سفارشی از سوی یک مشتری خاص دریافت شود و بعد هم به مشتری و نیازش تمرکز می شود.
به هر حال مفهوم بنیادین تفکر ناب ریشه کن کردن اتلاف و آفرینش ارزش در سازمان است. تولید ناب فلسفه و نگرشی است که درصدد حذف هر فرآیند اضافی ای از مرحله تهیه مواد اولیه تا تولید و نهایتاً فروش است که ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند. در تولید ناب مدیریت برای کارگران ارزش و احترام قائل است و مسئولیت ها را به آنها واگذار می کند و در مقابل انتظار دارد که کارگران هم پاسخگوی نیازهای کارخانه باشند. همچنین مهم ترین رکن سیستم ناب رابطه با مشتریان است. اصول محوری سیستم تولید ناب هم اینک به الگویی برای بسیاری از تولیدکنندگان و ارائه کنندگان خدمات تبدیل شده است.
همین دلایل کافی است که به این نتیجه برسیم که ما هم باید به طور جدی به پیاده کردن اصول محوری سیستم تولید ناب در صنایع مان بیندیشیم.